گروه انتشاراتی ققنوس | به سینمای ایران حسادت می‌کنم
 

به سینمای ایران حسادت می‌کنم 1397/3/23

مشاهده 

به سینمای ایران حسادت می‌کنم
 

به سینمای ایران حسادت می‌کنم

 

آرمان- «اورهان پاموک» با بیان این‌که سینمای ایران و سینمای عباس کیارستمی را خیلی دوست دارد می‌گوید به سینمای ایران حسادت می‌کند.این نویسنده ترکیه‌ای برنده جایزه نوبل ادبیات که به تهران سفر کرده از مسائل مختلفی حرف زد؛ از بزرگ‌ترین آرزویش، بزرگ‌ترین ترسش، لذت‌بخش‌ترین مرحله نوشتن، جایگاه شعر در دنیای امروز، جایگاه اینترنت در زندگی شخصی‌اش، علاقه‌اش به سینمای ایران و همچنین قائل بودنش به مسئولیت اجتماعی هنرمند.متن گفت‌وگوی «اورهان پاموک» با «ایسنا» در ادامه می‌آید.

بزرگ‌ترین آرزوی‌تان به‌عنوان یک
نویسنده چیست؟

اینکه حس کنی سطرها و صفحه‌های زیبا و خوب می‌نویسی. نوشتن صفحه‌های زیبا، پرمعنی و عمیق؛ این هدف زندگی من است.

بزرگ‌ترین ترس‌تان در زندگی چیست؟

تنهایی. هنوز هم از تنهایی می‌ترسم. ولی تنهایی‌های مختلفی هست؛ تنهایی در زندگی فرهنگی و سیاسی و یا در زندگی روزمره، اینکه عزیزتان، فرزندتان کنارتان نباشد و تنها باشید. و اینکه با بالاتر رفتن سنم ترس از مرگ را احساس می‌کنم. منتها آن را هم به‌عنوان تنهایی نهایی درنظر می‌گیرم.

به‌عنوان نویسنده کدام مرحله از کار لذت‌بخش‌ترین مرحله هست؟

لذت‌بخش‌ترین مرحله این است که اولین‌بار درباره یک رمان فکر بکنی. مثلا با خودم فکر می‌کنم چنان رمانی بنویسم که موزه آن رمان را هم درست کنم و رمان من نقش کاتالوگ آن موزه را هم ایفا کند. حالا این را می‌گویم ممکن است بگویند خیلی کار سختی است. ولی من این کار را در ۱۰ سال انجام دادم. اما در یک ثانیه می‌توانی درباره‌اش فکر کنی. زیبایی ذهن انسان همین است. در رمان‌نویسی خیال کردن، تصور کردن آسان است، منتها اجرا کردن سخت است. اعتراف می‌کنم که من به قوه تخیلم اعتماد می‌کنم، منتها زمانی را که به آنها بپردازم ندارم. الان موضوع ۱۰ رمان را در دفترم نوشته‌ام که به‌تدریج جزئیات‌شان را می‌نویسم.

با توجه به اینکه گفته می‌شود امروز عصر رمان است، چه اتفاقی برای جایگاه شعر در دنیای امروز می‌افتد و جایگاهش برای شخص شما چیست؟

من هم مثل همه پسرهای ترکیه‌ای در ۱۸ – ۱۹ سالگی وقتی داشتم نقاشی را رها می‌کردم شروع به شعر نوشتن کرده بودم. این ۴۰ سال پیش بود. آن موقع کارکرد شعر در جامعه ترکیه رفیع‌تر و مهم‌تر بود. هنر رمان خیلی از هنرها مثل شعر و تئاتر را کنار زده و الان حاکم است.

جایگاه اینترنت و شبکه‌های اجتماعی در زندگی خود شما چگونه است؟

خیلی مهم است و خیلی استفاده می‌کنم. مثلا دارم رمان می‌نویسم کنجکاو می‌شوم آیا این موضوع درست است یا نه. به جای اینکه بروم در کتاب‌ها بگردم در اینترنت سرچ می‌کنم و می‌بینم. اما باید مواظب باشید، در اینترنت دو تا مشکل هم هست؛ اطلاعات غلط زیاد است و مشکل دیگر هم اینکه این وسیله ارزان با آن نوشته‌های کوتاهش باعث می‌شود وقت‌ها گرفته شود و به کتاب خواندن صدمه می‌زند. اگر آدم منظمی باشید و بدانید زمان چه ارزشی دارد و بتوانید برای زمان‌تان برنامه‌ریزی کنید آن موقع اینترنت وسیله باارزشی است. ولی اگر آنجا بدون هدف برای تفریح و سرگرمی بگردید آن موقع چیزهایی را که باید بخوانید نمی‌خوانید و زمانش از دست می‌رود.

سینما را چقدر دنبال می‌کنید و فیلمسازان مورد علاقه‌تان چه کسانی هستند؟

من سینمای ایران را خیلی دوست دارم. کیارستمی را خیلی دوست دارم و همه فیلم‌هایش را دنبال کرده‌ام. به‌جز نوری بیلگه جیلان که دوست من است و سینماگر برجسته‌ای است، من به سینمای ایران حسادت می‌کنم. سینمای ایران به ما نشان داد که با آدم‌های عادی و کمترین وسایل می‌شود زندگی واقعی انسان‌ها را نشان داد. این را هم نشان داد که در شرایط دشوار اگر انسان بتواند سادگی و صاف‌بودن خود را نشان بدهد این هم ارتباط ادبی را ممکن می‌کند.

 
 
ثبت نظر درباره این خبر
عضویت در خبرنامه