گروه انتشاراتی ققنوس | از من خواست مراقب روسیه باشم!
 

از من خواست مراقب روسیه باشم!

نمایش خبر

.....................

سایت فرهنگی خبری الف

چهارشنبه 3 اسفند 1401

......................

«ولادیمیر پوتین کیست» این پرسش که به ذهن بسیاری از ما نیز خطور کرده، عنوان کتابی است با که ترجمه مژگان صمدی  اخیرا به همت نشر ققنوس منتشر شده است. کاری جمعی از ناتالیا گیورکیان، ناتالیا تیماکووا و آندری کالسنیکوف که در مقدمه کوتاهشان، مدعی هستند که کوشیده اند بدون آنکه خودشان اظهار نظری درباره ولادیمیر پوتین کرده باشند، تصویری از او را با توجه به روایت‌هایی  خودش و اشاراتی از زبان اطرافیان و نزدیکانش به خوانندگان بشناسانند.

کتاب ساختاری گفتگو محور دارد و به جز مقدمه نسبتا بلند مترجم درباره پوتین و اهمیت این کتاب برای شناخت او؛ بقیه‌ی کتاب گفتگوهایی هستند که سه نویسنده کتاب طی جلساتی در طول شش ساعت با پوتین انجام داده‌اند. این‌دیدارها و گفتگوها، در سالهای آغازین قدرت گرفتن پوتین و به گفته مولفان بدون تشریفات رسمی و شب‌ها انجام شده‌اند که تنها یکی از آن‌ها در کاخ کرملین (دفتر کار پوتین) برگزار شده است. در برخی از این گفتگوها، نزدیکان و همسر پوتین نیز حضور دارند و گاه در ارتباط با سوالات مطرح شده به اظهار نظر پرداخته اند. اما به طور عمده این خود پوتین است که به پرسش‌ها در مورد زندگی‌اش، از کودکی تا زمان انجام گفتگوها، پاسخ داده است. البته کتاب، آگاهانه به شیوه‌ای تنظیم شده که به جز طرح سؤالات، مؤلفان چیز دیگری را نیافزوده‌اند و از این منظر کتاب را می توان ولادیمیر پوتین به روایت ولادیمیر پوتین نام نهاد.

اما انگیزه انجام این گفتگو  سوالی بوده که ترودی روبین خبرنگار آمریکایی در ژانویه ۲۰۰۰ در مجمع داووس پرسید: «آقای پوتین کیست؟». آن زمان پوتین تازه در سپهر سیاسی روسیه مطرح شده بود. او یک پشتوانه قوی به عنوان ماموری کارکشته در کا گ ب داشت، اما پس از مشغول شدن در نهاد ریاست جمهوری روسیه (بعد از فروپاشی شوروی سابق) به سرعت مراحل ترقی را طی کرد و به موقعیتی رسید که به عنوان معاون بوریس یلسین (ریاست جمهوری روسیه) به خدمت مشغول بود. اما یلسین که احساس می کرد به دوران بازنشستگی خود رسیده، از پوتین خواست که به جای او مراقب روسیه باشد!

دورانی بود که روسیه در سراشیبی سقوط قرار داشت و فروپاشی سیاسی و اقتصادی اجتناب ناپذیر می نمود، چنانکه بسیاری فکر می کردند، پست ریاست جمهوری مثل پوست موزی است که زیر پای پوتین انداخته اند و دور نیست که با سر زمین بخورد. اما او نه تنها زمین نخورد، بلکه اوضاع را پیش برد و به ثباتی سیاسی رساند که جایگاه روسیه را به عنوان کشوری قدرتمند در جهان دوباره بازسازی کرد. البته این توفیق به قیمت از دست رفتن نهادهای دموکراتیکی بود که گروهی به آن امیدوار بودند. پوتین توانست با اقتدارگرایی و غرب ستیزی و دشمن هراسی اکثریت مردم را در پشت خود جمع کند.

 اما کسی که توانست روسیه را نجات دهد واقعا چه کسی بود، پیشینه او تا زمان رسیدن به قدرت چه بود؟ کتاب حاضر که تقریبا همزمان با زمان قدرت گرفتن پوتین در روسیه منتشر شده، پاسخی است روشن به این سوالها که در 9 فصل با عناوین زیر تدارک دیده شده است: «پسر»، «شاگرد مدرسه»، «دانشجو»، «متخصص جوان»، «مأمور اطلاعاتی»، «دموکرات»، «مأمور دولت»، «پدر خانواده» و «قائم مقام».

پوتین در زمان انجام این گفتگوها یقینا بسیار متفاوت با پوتین امروز بوده است و کتاب نیز به سیر تحول شخصیت او تا زمان آغاز ریاست جمهوری‌اش پرداخته است. از همین روست که او بسیار صمیمانه تر تن به گفتگو داده و از خودش صحبت کرده است: «مسلما من لات محله بودم نه پیشاهنگ! واقعا می‌گویم،‌ من جزو اوباش محله بودم... در واقع داستان زندگی من خیلی ساده است،‌ همه‌چیز جور شده است: مدرسه را تمام کردم،‌ به دانشگاه رفتم،‌ دانشگاه را تمام کردم‌، به کا.گ.ب رفتم،‌ از ک.گ‌.ب دوباره به دانشگاه رفتم، از دانشگاه پیش سایچاک، از پیش سایچاک به مسکو،‌ به اداره امور ریاست جمهوری سپس به دفاتر ریاست جمهوری‌، از آنجا به اف.اس.ب، بعد نخست وزیر شدم و در حال حاضر هم قائم مقام ریاست جمهوری‌ام. همین!»

 

در دو دهه گذشته ولادیمیر پوتین یکی از  چهره‌های  سیاسی  بسیار مطرح بوده که پر بیراه نیست اگر بگوییم بیش از هر سیاسیت‌مداری نامش شنیده شده و دیدگاه‌هایی متناقضی نیز درباره او وجود داشته است. نه فقط در داخل کشور روسیه که در سرتاسر جهان و مخصوصا در ایران، طرفداران نزدیکی با جهان غرب، همواره سیاست های او را مانعی در برابر این نزدیکی دیده‌اند. از این منظر پوتین از آن سیاست مدارانی است که به ندرت دیدگاه‌های حد وسط درباره اش وجود داشته نزد گروهی محبوب بوده و نزد گروهی دیگر منفور.مخالفانش بر این باورند در طول بیست و پنج سال گذشته که قدرت در دستان پوتین بوده نه تنها دموکراسی در روسیه توسعه نیافته، بلکه پایه های آن سست تر نیز شده است. در این مدت زمان در کشورهای دیگر دنیا سیاست‌مداران مختلفی روی کار آمده اند و بعد از زمامداری قدرت را به دیگری تحویل داده اند، اما پوتین همچنان در قدرت مانده و حتی قواعد و قوانین را جوری تغییر داده که بتواند به شکلی متداوم در قدرت بماند و هرچه بیشتر آن را در دستان خود متمرکز کنند. تا آنجا که می‌توان گفت در روسیه امروز او کسی است که با قدرتی نامحدود در مورد همه چیز تصمیم گیری می‌کند، با خیال راحت بدون آنکه کسی بتواند او را مورد چالش قرار دهد. با وجود این واقعیت،  نمی توان منکرشد که پوتین از پشتیبانی اکثریت مطلق مردم روسیه برخوردار است.  

اگرچه قریب به دودهه از زمان انتشار این کتاب در روسیه (سال 2000) گذشته اما هنوز منبعی خواندنی بسیار خوب برای شناخت نیمه نخست زندگی پوتین (از تولد تا رسیدن به مقام ریاست جمهور) به شمار می رود. عمده کتابهایی که درباره پوتین نوشته می شوند، به شمایل امروزین او به عنوان رهبری اقتدارگرا توجه دارند، اماکتاب حاضر تلاش دارد پوتین را از تولد تا آستانه تبدیل شدن به پوتینی که امروز شاهد هستیم، بررسی کند. ارزیابی اینکه او چه در سر داشته است، یا با چه دعاوی‌ای به قدرت رسیده است، تصویر دقیقی از زاده شدن، تحولات و تبدیل شدن به پوتین فعلی را ارائه می‌کند.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه