فرانکلین، شاهکار همایون
در کارنامه همایون صنعتیزاده کارهایی وجود دارد که هر یک از آنها در جای خود واجد اهمیت هستند و بیشتر آنها در رشد صنعت نشر و تحول آن نقش داشتهاند، اما آنچه نام او را ماندگار کرده و بر نقشش در سازندگی ایران افزوده همان نخستین کارش در عرصه صنعت نشر یعنی انتشارات فرانکلین است که در سال ۱۳۳۴ تاسیس شده است. در واقع انتشارات فرانکلین شاهکار همایون صنعتیزاده است. دیگر کارهای مهم او، مانند چاپخانه افست، کارخانه کاغذسازی پارس و کتابهای درسی، همه حولوحوش فرانکلین و در تکمیل کار انتشارات به وجود آمدهاند. گلی امامی، که مدتها با همایون صنعتیزاده کار کرده، درست میگوید که «همایون صنعتیزاده کسی بود که با سیستم دنبال کتاب رفت. یعنی بعد از اینکه نشر را راه انداخت، چاپخانه راه انداخت، کارخانه کاغذ راه انداخت، او خواست همه چیز کتاب را از ابتدا تا به آخر درست کند.» پیش از فرانکلین، صنعت نشر ایران کاملا سنتی بود.
شکلگیری فرانکلین
صنعتیزاده در بازار تهران تجارت میکرد. در آن زمان که کسب و کار تازه داشت شکل مدرن به خود میگرفت نمایشگاهی در طبقه دوم خانه پدریاش، در چهارراه کالج، دایر کرده بود و در آن تابلو میفروخت. همایون در آن زمان وقتی در بازار بود شروع کرد به مکاتبه با کمپانیهای بزرگ خارجی و قصد داشت نمایندگی آنها را در تهران بگیرد. آنها تعدادی پوستر برای او فرستاده بودند. پوسترها را که دید، گفت چه کارهای جالبی هستند.
در نتیجه، آنها را برای فروش به نمایش گذاشت. روشنفکران و فرنگیان را برای دیدن نمایشگاه دعوت کرد. در آن سال، که گویا سال ۱۳۳۳بود دو نفر آمریکایی به همراه آتاشه فرهنگی آمریکا برای دیدن نمایشگاه آمده بودند و از او خواسته بودند نمایندگی فرانکلین را در تهران بپذیرد. اما جوابش منفی بود. وقت نداشت؛ کسب و کارش پررونق بود. چه نیاز به نمایندگی داشت که از آن سردر نمیآورد. چند روز بعد آنها دوباره آمدند و چون باز با جواب منفی روبهرو شدند از او خواستند اجازه بدهد کتابهایشان را در دفتر او به امانت بگذارند. پذیرفت و بعد از چند روز که نگاهی به کتابها انداخت به هیجان آمد. عجب کتابهایی بودند. وقتی کتابهای فرانکلین نیویورک را ورق زد به وسوسه افتاد و نمایندگی فرانکلین را پذیرفت. از اینجا بود که به ترجمه و انتشار آثار آمریکایی و اروپایی روی آورد و پس از اندکی کارش گرفت و سازمانش به مهمترین سازمان نشر ایران تبدیل شد؛ سازمانی که مجریان در زمینه کتاب و نشر و خواندن را در ایران به جنبوجوش درآورد. بیتردید هیچ سازمان نشری در ایران به اندازه انتشارات فرانکلین موفق نبوده است.
انتشار
دایرهالمعارف فارسی
او در انتشارات فرانکلین به این نتیجه رسیده بود که جامعه فرهنگی ایران یک کتاب مرجع اطلاعات عمومی، تا حد ممکن دقیق و قابل استناد، لازم دارد. از همان اول فهمیده بود که تهیه چنین کتابی خرجش زیاد است؛ کار یک روز و دو روز یا کار یک نفر و دو نفر نیست، کار یک هیات است. باید کسانی باشند که این کار را بلد باشند. آموزش دیده باشند، باید جمعی را برای این کار تربیت کرد. این کار قواعد خاص خودش را دارد به هر حال کار خرج داشت. هیات مدیره فرانکلین هم گفته بود که این نوع کارها را انجام نمیدهد و به او موسسات خیریهای را معرفی کرد که این کارها را انجام میدادند. صنعتیزاده با بنیاد فورد آشنا میشود که در خاورمیانه فعالیت داشت و مرکزش در بیروت بود. نماینده خاورمیانه به تهران میآید و تصمیم میگیرد نصف هزینه های برآورد شده را که 150 هزار دلار بود، تقبل کند. صنعتیزاده خود در نهایت مجبور میشود باقی 150 هزار دلار را از جیبش بپردازد. مدیریت کار را هم دکتر مصاحب به عهده میگیرد. با الگو قرار دادن دایرهالمعارف کلمبیا کار آغاز میشود و دایرهالمعارف فارسی شکل میگیرد.