گروه انتشاراتی ققنوس | چکیده‌ای سره از اندیشه «کارل پوپر»:نگاهی به کتاب «می‌دانم که هیچ نمی‌دانم؛ گفت‌وگوهایی در باب سیاست، فیزیک و فلسفه»: ایبنا
 

چکیده‌ای سره از اندیشه «کارل پوپر»:نگاهی به کتاب «می‌دانم که هیچ نمی‌دانم؛ گفت‌وگوهایی در باب سیاست، فیزیک و فلسفه»: ایبنا

خبرگزاری کتاب: 12 آذر 1390 ساعت 12:32 

کتاب «می‌دانم که هیچ نمی‌دانم؛ گفت‌وگوهایی در باب سیاست، فیزیک و فلسفه» برای پنجمین بار منتشر شد. این کتاب 152 صفحه‌ای، چکیده‌ای سره از اندیشه «کارل پوپر» است و شاید بتوان با مطالعه آن، دلیل پرهوادار بودن آثار او را به ویژه در ایران دریافت.- 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،‌ اندیشه‌های سیاسی پوپر از موثرترین عوامل در تبدیل شدن او به فیلسوفی پرهواخواه است. او از مخالفان بی‌چون و چرای تمامیت‌خواهی قلمداد می‌شود و این مخالفت را با نقد نظریه‌های پیروان توتالیتاریسم در کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» به خوبی نشان می‌دهد. او علاوه بر نقد جوامع تمامیت‌خواه، جوامعی باز و کثرت‌گرا را پیشنهاد می‌کند. 
 
در واقع، مخالفت پوپر با توتالیتاریسم از اندیشه‌ای کلی در ذهن او نشات می‌گیرد که همان مخالفت با «جباریت» است. پوپر اراده و تصمیم انسان را تنها تعیین‌کننده مسیر زندگی و تاریخ می‌داند. 
 
تلاش همه فیلسوفان به نوعی در جهت پاسخ به پرسش «حقیقت چیست و چگونه می‌توان به آن رسید» است. کارل پوپر از میان فلاسفه معاصر، جزو فیلسوفانی است که به طور مستقیم به این مساله پرداخته‌اند. 
 
او معتقد به حقیقتی عینی است اما همواره تذکر می‌دهد که انسان‌ها تنها تصوراتی از حقیقت دارند و هرگز نمی‌توانند مطمئن باشند که به حقیقت دست یافته‌اند. او راه «آزمون و خطا» را بهترین روش برای نزدیک شدن به حقیقت معرفی می‌کند و از همین رو، دانش انسان را دانشی «پنداری» می‌داند، دانشی که از پندارهای ما درباره حقیقت شکل می‌گیرند و تزلزل و ابطال‌پذیری بزرگترین ویژگی آن است. 
این عقیده پوپر به خوبی در بخشی از کتاب پیداست، آنجا که می‌گوید: «حقیقت وجود دارد و قابل دسترسی است، اما ما هرگز یقین کامل نداریم که آیا به آن دست یافته‌ایم یا نه. همواره امکان تصحیح و تکمیل وجود دارد و این امر، مهم‌ترین اساس نظریه شناخت است.» 
 
پوپر از نسبی بودن دانش انسان و نیاز همیشگی آن به کامل شدن سخن می‌گوید، زیرا حقیقت را نسبی نمی‌انگارد و همواره بر نسبی‌گرایان می‌تازد. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «من یکی از مخالفان سرسخت نسبیت‌گرایی هستم. نسبیت‌گرایی‌ای که حقیقت عینی و مطلق را نمی‌پذیرد. دغدغه واقعی نسبی‌گرایان واقعا کشف حقیقت نیست، بلکه آنها تحت تاثیر مد روز قرار می‌گیرند و آن را تبدیل به فضیلت می‌کنند.» 
 
خوش‌بینی پوپر ویژگی بارز دیگر اوست. او جامعه لیبرال غربی را در ایجاد صلح و امنیت موفق می‌دید اما تصویری که او از غرب لیبرال ارایه می‌داد، به مراتب متفاوت از غرب کنونی است که با جنبش‌ها و اعتصابات توده‌ها روبه‌روست. باید دید اگر پوپر زنده بود، درباره حمله آمریکا به افغانستان و عراق چه نظری داشت و نسبت به بحران‌های مالی و در پی آن جنبش‌های 99 درصدی مردم غربِ امنِ لیبرال چه واکنشی نشان می‌داد. 
 
باور پوپر به بازار آزاد با خوش‌بین بودنش به نظام لیبرال در هم‌تنیده‌اند. او بازار آزاد را می‌پسندد، نه از آن جهت که لزوما نظامی برتر است، بلکه از گسترش قدرت حکومت و در نتیجه استبداد جلوگیری می‌کند. او بازار آزاد را در برابر اقتصاد کمونیستی قرار می‌دهد و به این دلیل از آن حمایت می‌کند که زمینه دیکتاتوری و تحدید آزادی را فراهم نمی‌آورد. 
 
در این میان، توجه به یک نکته ضروری است، این که پوپر نظام‌هایی مانند لیبرالیسم و بازار آزاد را تنها به این علت ترجیح می‌داد که در شرایط معاصر، آن‌ها را دارای منافات کمتری با آزادی انسان‌ها می‌دید. خوش‌بینی پوپر به حکومت غربی را نباید به معنای سرسپردگی و شیفتگی او نسبت به غرب یا دولت‌مردان آن دانست. او نظام لیبرال را در برابر نظام کمونیستی قرار می‌داد و معتقد بود که لیبرال‌ها احترام بیشتری برای آزادی انسان‌ها قایلند. 
 
درون‌مایه‌های اندیشه پوپر با وجود چالش‌هایی که لیبرالیسم با آن رو‌به‌روست، کماکان قابل ستایش‌اند، زیرا او تمام نظریاتش را در راستای مخالفت با استبداد و تمامیت‌خواهی و همچنین دفاع از آزادی بشر استوار کرد. 
 
از سوی دیگر، تزلزل نظام‌های مورد پسند پوپر، امری است که خود او بارها به طور غیرمستقیم آن را پذیرفته بود. وی معتقد بود که در راه رسیدن به حقیقت، دانشی را به دست می‌آوریم که هر آینه ممکن است توسط نظریات بعدی باطل شود و به همین دلیل همواره اصرار داشت که «می‌دانم که هیچ نمی‌دانم.» 
 
کتاب «می‌دانم که هیچ نمی‌دانم» را می‌توان چکیده‌ای از اندیشه پوپر در حوزه‌های فکری او دانست. دو بخش از این کتاب که عمده مطالب آن را تشکیل می‌دهند، در قالب مصاحبه‌اند. همین امر، مطالعه کتاب را برای مخاطبان، پرکشش و جذاب می‌کند. 
 
البته خواندنی بودن این اثر تنها به دلیل قالب ارایه آن نیست، بلکه ساده‌گویی پوپر در بیان مطالب فلسفی را نیز باید به آن افزود. او از مدافعان ساده‌گویی در فلسفه بود و همواره بر فلاسفه آلمانی به دلیل اصرارشان بر پیچیده‌گویی خرده می‌گرفت. 
 
بخش سوم کتاب نیز دو سخنرانی از او درباره درباره اعتقادات غرب و همچنین دموکراسی و تام‌گرایی را شامل می‌شود. 
 
چاپ پنجم کتاب «می‌دانم که هیچ نمی‌دانم؛ گفت‌وگوهایی در باب سیاست، فیزیک و فلسفه» با ترجمه پرویز دستمالچی در شمارگان 1650 نسخه، 152 صفحه و بهای 35000 ریال از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است. 
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه