گروه انتشاراتی ققنوس | هیچکاک جلوى دوربین لاکان:نگاهى به کتاب «لاکان ـ هیچکاک»
 

هیچکاک جلوى دوربین لاکان:نگاهى به کتاب «لاکان ـ هیچکاک»

     کتاب «لاکان ـ هیچکاک» مجموعه اى است مشتمل بر ۱۶ مقاله تقریباً نامتعارف و غافلگیرکننده از تحلیل ها و تفسیرهایى ناب و بدیع درباره هیچکاک، فیلمسازى که به نظر مى رسد حرف تازه اى درباره او نمى توان زد. گروهى از متفکران و نظریه پردازان مکتب اسلوونى، به همراه منتقدان نسل سوم «کایه دو سینما» که گرایش لاکانى را در نقد فیلم دنبال مى کنند. در این کتاب یکى از معتبرترین متون نظرى در باب سینما را رقم مى زنند. کتاب حاضر که براى نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ در فرانسه چاپ شد، یکى از نخستین دستاوردهاى مکتوب مکتب روانکاوى اسلوونى است. مکتب روانکاوى اسلوونى که مى توان به شکلى فشرده آراءشان را در این کتاب دید، واجد مختصاتى است که آن را از دیگر سنت هاى لاکانى مجزا مى کند هنگام ظهور مکتب اسلوونى، دو قرائت از لاکان در فرانسه رایج بود: قرائت نخست از آن ژاک آلن میلر بود که بر مفهوم «امر واقعى» در واپسین مرحله فکرى لاکان تأکید داشت و آن را به عنوان مفهومى مى خواند که در برابر «امر نمادین» مقاومت مى کند. قرائت دوم هم متعلق به لویى آلتوسر بود که تفسیرى مارکسیستى از لاکان ارائه مى کرد و معتقد بود که روانکاوى لاکان سوژه اى را طرح مى ریزد که با ماتریالیسم تاریخى مارکس قابل قیاس است. اما ویژگى مکتب اسلوونى سیاسى و فلسفى بودن آن است. یعنى حتى هنگامى که فیلم و ادبیات به عنوان موارد مطالعاتى برگزیده مى شود، برخلاف سنت رایج در نقد روانکاوى که موضعى کلینیکى نسبت به شخصیت ها، موقعیت ها و جهان داستان اتخاذ مى کند، این قرائت به بررسى زمینه هاى ایدئولوژیک و سیاسى متن مى پردازد و البته این بررسى را از خلال مفاهیم روانکاوانه انجام مى دهد.
اما اهمیت کتاب حاضر، صرفاً به قرائت متفاوتش از لاکان محدود نمى شود. نوشته هاى اسلاوى ژیژک، گردآورنده و ویراستار این اثر، در حوزه نظریه روانکاوى فیلم انقلابى عظیم به شمار مى روند که این کتاب نیز از آنها مستثنى نیست. نظریه روانکاوى فیلم، نظریه مسلط در دهه ۱۹۷۰ است که پایگاه نظرى آن مجله «اسکرین» و نویسندگانى همچون کالین مک کیب، لارا مالوى، استیفن هیث و مارى آن دوان هستند. این منتقدان جزو نخستین کسانى هستند که به شکلى پیگیر و هدفمند پاى ژاک لاکان را به نظریه فیلم باز کردند و آراءشان را بخصوص بر مفاهیمى لاکانى همچون بخیه (suture) نگاه و همانندسازى (identification) متمرکز کردند.
نوشته هاى ژیژک درباره سینما، تلفیقى از شور نظرى و شم و قریحه فنى و زیباشناختى است. در میان فیلمسازان تاریخ سینما او به ۳ کارگردان بیش از همه توجه نشان داده است؛ آلفرد هیچکاک، دیوید لینچ و کریستف کیسلوفسکى. علاوه بر کتاب حاضر، ژیژک در کتاب بسیار مهمش looking away که شرح و تفسیر لاکانى فرهنگ عامه است، نیز از منظرى مختلف هیچکاک را مورد بررسى قرار داده است.
شاید بتوان نقطه اشتراک نوشته هاى او درباره این ۳ فیلمساز را در پرداخت به روش هاى مشابهى دانست که این ۳ فیلمساز به کار مى برند تا رابطه میان «واقعیت» و «امر واقعى» را از طریق ابژه ها دست کارى کنند.
در خصوص هیچکاک، ژیژک معتقد است که فیلم هاى او به این دلیل غریب و نامتعارفند که تهدید را نه همچون عاملى بیرونى، بلکه همچون عنصر ذاتى و درونى زندگى روزمره به نمایش مى گذارد. به همین دلیل اگرچه سطح ظاهرى فیلم هاى هیچکاک، جهانى بى مسأله را به نمایش مى گذارد، اما ژرفاى آن با گناه، میل سرکوب شده و خطرى غیرقابل بازگو پر شده است.
ژیژک مى نویسد؛ در انبوه کوشش هایى که قصدشان تفسیر شکاف میان مدرنیسم و پست مدرنیسم است، معمولاً چیزى که نادیده انگاشته مى شود، شیوه تأثیرگذارى این شکاف بر «خود موقعیت» و «شأن تفسیر» است. هم مدرنیسم و هم پست مدرنیسم، تفسیر را ذاتى ابژه آن قلمداد مى کنند، بدون آن به اثر هنرى دسترسى نخواهیم یافت ـ بهشت سنتى، یعنى آن جایى که همه صرف نظر از مهارت و توانایى شخصى شان در تفسیرسازى، مى توانند از اثر هنرى لذت ببرند، به نحو جبران ناپذیرى از بین رفته است. بنابراین شکاف میان مدرنیسم و پست مدرنیسم باید درون این رابطه ذاتى میان متن و تفسیرش تعبیه شود.
ژیژک بر این باور است که فیلم هاى هیچکاک به منزله پدیده اى نظرى که ما در چند دهه اخیر شاهد بوده ایم یک نمونه عالى پدیده پست مدرن است. البته به این نکته نیز تأکید مى گذارد که در مورد جایگاه هیچکاک با ارجاع به مثلث «رئالیسم ـ مدرنیسم ـ پست مدرنیسم»، تا زمانى که هیچکاک به دلیل رویکرد دیالکتیکى خود بر لبه هاى این مثلث طبقه بندى شده حضور داشته باشد، هر کوششى در طبقه بندى، دیر یا زود نتیجه اى پارادوکسیکال به همراه خواهد داشت چرا که هیچکاک به نحوى همزمان هر سه آنهاست. ژیژک براى پرهیز از رسیدن به این پارادوکس، براساس همین مثلث رئالیسم ـ مدرنیسم و پست مدرنیسم، ۵ دوره کارى هیچکاک را از هم متمایز و بازمى شناساند. که این طبقه بندى در مقاله اى به عنوان مقدمه که ژیژک بر این کتاب نگاشته با ترجمه پاکیزه و سلیس مازیار اسلامى آورده شده است.
ترجمه عنوان اصلى کتاب در زبان فارسى «هر آنچه مى خواستید درباره لاکان بدانید اما جرأت پرسیدنش از هیچکاک را نداشتید» بود که گویا به دلیل بلند، نامأنوس و تا حدودى گمراه کننده، ویراستار فارسى کتاب و ناشر از آوردن آن بر عنوان کتاب صرف نظر کردند و عنوان کتاب را «لاکان ـ هیچکاک» برگزیدند.
 
 روزنامه ایران: فرهنگ و اندیشه
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه