گروه انتشاراتی ققنوس | نقدی بر کتاب کلاسیک فیلسوف آلمانی:هنر همیشه بر حق بودن
 

نقدی بر کتاب کلاسیک فیلسوف آلمانی:هنر همیشه بر حق بودن

روزنامه شرق 

آرتور شوپنهاور فیلسوف نامدار آلمانی در این کتاب توصیه های عملی نیشداری درباره چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان می کند. توصیه هایی که ماکیاولیایی هستند. شوپنهاور معتقد است: «جدل مناقشه آمیز عبارت است از هنر مباحثه به گونه ای که شخص، فارغ از درستی یا نادرستی موضعش، از آن عقب نشینی نکند.» شوپنهاور در این رساله عمدا از سوفسطائیان یونان باستان تقلید کرده است. او می گوید: «ممکن است به طور عینی حق با کسی باشد، ولی با وجود این، از دید ناظران و گاهی از نظر خودش شکست بخورد. بنابراین خوب است که بدانیم چگونه در مواردی که حق با ماست، گرچه به نظر می رسد بدترین استدلال را داریم، بر خصم غلبه کنیم. ولی این امر مستلزم آن است که در عین حال بتوانیم حتی وقتی حق با ما نیست، بر خصم چیره شویم.» شوپنهاور در پاسخ به این سئوال که چگونه ممکن است آدم ها به هنگام بحث فقط در پی پیروزی باشند و به حقیقت اعتنا نکنند، می گوید: «به سادگی» این «دنائت فطری طبیعت بشری است.» این امر نتیجه «نخوت ذاتی» و این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن فکر نمی کنند، بلکه پرحرف و فریبکارند آنها به سرعت موضعی اختیار می کنند و از آن پس فارغ از درستی یا نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودرایی به آن می چسبند. نخوت همیشه بر حقیقت غلبه می کند. این فریبکاری، این پافشاری بر سخنی که حتی به نظر خودمان هم نادرست است، گویای نکته ای است. به عقیده شوپنهاور ما اغلب ابتدا باور داریم که حق با ماست، ولی سپس به وسیله استدلال خصم در باور خود متزلزل می شویم، و فقط در موعد مقرر درمی یابیم که از همه این حرف ها گذشته حق با ما بوده است. بنابراین خوب است که از حرف خود کوتاه نیاییم. بر این اساس سستی عقل و سرسختی اراده ما به طور متقابل از یکدیگر حمایت می کنند. 
شوپنهاور وقتی به «هنر همیشه برحق بودن» رجوع می کرد آن را سندی طنزآلود و طعنه آمیز می شمرد، هشداری به وسیله ارائه مثال، نه سرمشقی اخلاقی. بی پردگی محض و نمایان برخی از ترفندهایی که توصیف می کند حاکی از آن است که هنگام نگارش این رساله اغلب در پی طعنه و ریشخند بوده است. هیچ کس شوپنهاور را یک ماکیاولیایی اصیل و مبدع هنرهای اهریمنی استدلال فریب کارانه نمی شمارد بلکه این رساله کوچک، عجیب، جالب و جذاب را یکی از نمودهای خودسرانه نبوغ او و موافق با دیگر دیدگاه های فلسفی اش تلقی می کنند. 
خلاصه ۳۸ راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده اید: ۱ گستره مصداق را بسط بده ۲ از مشترک های لفظی استفاده کن ۳ گزاره های خاص خصمت را تعمیم بده ۴ دستت را رو نکن ۵ به مقدمات کاذب متوسل شو ۶ چیزی را که باید به اثبات برسد مسلم فرض کن ۷ با سئوال پیچ کردن اقرار بگیر ۸ خصمت را عصبانی کن ۹ سئوال های انحرافی مطرح کن ۱۰ کسی را که به سئوال هایت جواب منفی می دهد گول بزن ۱۱ قبول موارد خاص را تعمیم بده ۱۲ استعاره های مناسب با قضیه ات انتخاب کن ۱۳ با رد دلیل نقض موافقت کن ۱۴ به رغم شکست، مدعی پیروزی شو ۱۵ قضیه های ظاهرا بی معنی به کار ببر ۱۶ از آرای خصمت استفاده کن ۱۷ به وسیله وجه فارغ ظریفی از خودت دفاع کن ۱۸ حرفش را قطع کن، توی حرفش بدو، بحث را منحرف کن ۱۹ موضوع را تعمیم بده، سپس علیه آن سخن بگو ۲۰ خودت نتیجه گیری کن ۲۱ با استدلالی به بدی استدلال خودش با او مقابله کن ۲۲ مصادره به مطلوب کن ۲۳ او را وادار به اغراق کن ۲۴ قیاس نادرستی مطرح کن ۲۵ مثال نقض را پیدا کن ۲۶ اوضاع را به سود خود عوض کن ۲۷ عصبانیت نشانه ضعف است ۲۸ حضار را متقاعد کن نه خصم را ۲۹ مسیر بحث را عوض کن ۳۰ به جای دلیل به مرجع متوسل شو ۳۱ این حرف از سطح درک من بالاتر است ۳۲ برنهادش را در مقوله نفرت انگیزی طبقه بندی کن ۳۳ در حرف صادق است، نه در عمل ۳۴ اجازه نده از مخمصه فرار کند ۳۵ اراده از عقل و هوش موثرتر است ۳۶ خصمت را گیج کن ۳۷ یک دلیل نادرست کل موضعش را رد می کند ۳۸ به بحث جنبه شخصی بده، توهین و بددهنی کن. 

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه