گروه انتشاراتی ققنوس | ناچاریم شعر کوتاه را جدی بگیریم : گفتگو با سیروس نوذری به بهانه چاپ « کوته سرایی »؛ قدس
 

ناچاریم شعر کوتاه را جدی بگیریم : گفتگو با سیروس نوذری به بهانه چاپ « کوته سرایی »؛ قدس

روزنامه قدس

اکثر شاعران، «سیروس نوذری» را با نوشته هایش در مورد بیژن جلالی می شناسند. اگرچه نوذری خودش یک شاعر است. اما 
 
 
 
 
 
 
یادداشتهای او بر شعرهای بیژن جلالی در بین کسانی که به داستانها و اشعار بیژن جلالی علاقه مندند، معروف است. اما چندی پیش، اثری شاخص از این شاعر و پژوهشگر به بازار کتاب آمد. عنوان کتاب نوذری «سیری در شعر کوتاه معاصر» است. که نشر «ققنوس» آن را منتشر کرده است. کتاب را که ورق بزنیم، نام بسیاری از شاعران و همچنین اشعارشان را می بینیم. به بهانه چاپ این کتاب ارزشمند، با این شاعر و محقق گفتگویی انجام دادیم. 
*** 
 
 
 
 
*آقای نوذری چه شد که «سیری در شعر کوتاه معاصر» را نوشتید؟ 
** من از حدود سال 70 شخصاً شروع کردم به نوشتن شعر کوتاه و هایکو. علتش هم این بود که کتاب هایکو با ترجمه شاملو و پاشایی را همان سالی که چاپ شد یعنی سال 61 خوانده بودم. پس از چند سال که از خواندن کتاب گذشت، کتاب را فراموش کردم، مثل خیلی از کتابهای دیگرکه آدم فراموش می کند. اما نمی دانم چه اتفاقی در من افتاد که از شروع سال 70 به سرودن هایکو گرایش پیدا کردم. از آن سال به بعد، سرودن همه فرمهای شعری را کنار گذاشتم، چون گاهی غزل می گفتم و گاهی شعر آزاد، نیمایی یا سپید می نوشتم اما همه را عملاً کنار گذاشتم و از آن زمان دارم شعر خیلی کوتاه و عمدتاً هایکو می نویسم. 
 
 
 
 
 
 
در طول آن سالها، گرایش داشتم هایکو را هم مطالعه کنم.همین باعث شد در این سالها تجربه کسب کنم و دو سه سال پیش به این فکر افتادم که حاصل تجربیاتم را در یک کتاب جمع کنم. در واقع، این کتاب محصول 15 سال تجربه و مطالعه من در حوزه شعر کوتاه است. 
* چند سال طول کشید که کتاب را نوشتید و تمام کردید؟ 
** نوشتن این کتاب یک سال طول کشید. اما من روزی 8 الی 9 ساعت مشغول نوشتن بودم و مشغول جمع آوری مراجع و کتابهایی بودم که لازم داشتم. اما این کتاب نتیجه 15 سال کار مداوم من است. 
* آقای نوذری، نقد نویسی بر آثار شاعرانی که در قید حیات هستند، ریسک بزرگی است. موافقید؟ 
** من با خودم عهد کرده بودم نظرم را صادقانه بنویسم. شاید در بعضی اظهار نظرهایم اشتباه کرده باشم، اما در صداقت من کسی نباید شک کند. 
کسانی بودند که مرا تهدید کردند از من شکایت می کنند و به من گفتند پدر پدرم را در می آورند (با خنده) و می دانم که این بازخوردهای منفی ادامه پیدا خواهد کرد. اما برای من به سرانجام رسیدن این کار اهمیت داشت و چاره ای جز این نداشتم. شاید با نوشتن این کتاب نزدیکترین دوستانم را هم رنجانده باشم. من خودم را شاعر می دانم نه پژوهشگر و منتقد ادبی، چون به شاعرانی مثل من میدان نمی دهند. اما نوشتن این کتاب برای من در این آشفته بازار یک مدخل ورود است. شاعران زیادی بعد از چاپ کتاب از من شکایت کردند. به نظر من این برخورد دوستان شاعر، یک مساله عمیق اجتماعی است. جامعه ما، چه عوام چه روشنفکر، همیشه تک صدایی بوده و دیالوگ در آن وجود نداشته، چون هیچ کس تحمل نقد را ندارد. روشنفکر ما متوجه این نیست که اگر مشکلی دارد، حرفش را باید بنویسد نه اینکه شکایت کند. 
مثلاً من اصطلاح ذهن تنبل را برای یک شاعر به کار بردم. شاعر این مساله را توهین شخصی دانسته (! ) البته این دوستان حق دارند. ما 2600 سال تک صدا بوده ایم و هیچ وقت دیالوگ نداشته ایم. 
* به اشعار همه شاعران چطور دسترسی پیدا کردید، چون بسیاری از شعرها قبلاً در کتابی چاپ نشده است؟ 
** بخشی از اینها حاصل یادداشت برداریهای من در حوزه شعر کوتاه بوده است. در طول این سالها، هر کتابی که راجع به هایکو نوشته شده بوده، جمع آوری کردم. دوستان من هم وقتی با خبر شدند قرار است چنین اثری گردآوری شود، خیلی به من کمک کردند. کتاب شاعرانی را که من نمی شناختم، برایم فرستادند. حتی ناشران، کتابهای شاعرانی را که چاپ کرده بودند و نام و آوازه ای نداشتند، برای من فرستادند. این اشعار بتدریج جمع آوری شد. بعضی کتابها را به امانت می گرفتم و بعد برایشان می فرستادم. به طور یقین، نمی توانستم همه کتابهای شاعران کوتاه نویس را جمع کنم و بعضی از شاعران، خواه ناخواه از قلم افتاده اند. چون یا من آنها را نمی شناخته ام یا به آثارشان دسترسی نداشته ام. 
* این از قلم افتادن ها به حدی بوده که شما بخواهید چاپهای بعدی کتاب را دوباره بازنویسی کنید؟ 
** بله! من حتماً این کاررا خواهم کرد. بسیاری از کتابها و شاعران وقتی به من معرفی شدند که همه مراحل چاپ کتاب تمام شده بود و هیچ راهی نداشت که بخواهم قسمتهایی را به آن اضافه کنم. اما در چاپ دوم حتماً شاعران دیگری هم به این مجموعه اضافه خواهند شد. من جلد دوم این کتاب را نوشته ام و آماده چاپ است. این کتاب «هایکو سرایی» نام دارد و در آن فقط هایکوی ایرانی بررسی می شود. در آنجا، زیاد به شاعران نپرداخته ام بلکه به خودِ نوع و ویژگیهای شعر هایکوی ایرانی پرداختم. 
* با خواندن هایکوهای ایرانی در کتاب شما متوجه شدم هایکو سرایان ایرانی در هایکوی ژاپن تغییراتی ایجاد کرده اند؛ مثلاً ورود مضامین عاشقانه در این نوع شعری. درباره این تفاوتها توضیح دهید. 
** ببینید در فرهنگ ژاپن و آیین ذن، نیروی اصلی در همه عناصر و طبیعت منتشرشده است. بنابراین، شاعر به طور طبیعی توجهش به جزئیات اصلی است. در این نگاه، طبیعت و اجزای طبیعت خیلی اهمیت پیدا می کند. برای همین، شاعران بزرگ ژاپن با این دیدگاه به سراغ هایکو رفته اند.اما طبیعی است، این نوع نگاه وقتی وارد فرهنگهای دیگری مثل فرهنگ ما می شود، با نگاه فرهنگی ما همراه می گردد و تغییراتی پیدا می کند.مثلا درونمایه عشق، وقتی همراه هایکو شد که این نوع شعری وارد ایران گردید. از آنجا که تغزل یکی از وجوه برجسته کل ادبیات جهان است و در غزل فارسی هم به اوج می رسد، در هایکوی ایرانی هم اثرخود را گذاشته است. خود من دفتر شعری دارم که در آن حدود 300 هایکوی عاشقانه وجود دارد، در حالی که من می دانم این هایکوها با ذات هایکوی ژاپنی تفاوتهای زیادی دارد . غیر از عشق، بسیاری مسائل دیگر وارد هایکوی ایرانی شده است؛ مثلاً تصویر زندگی شهری در هایکوی ایرانی که این مساله هم در هایکوی ژاپن وجود ندارد. 
* پس چرا ما اسم این «نوع شعری» را هایکو گذاشته ایم؟ 
** اگر غیر این باشد، مجبوریم به یک اسم خیلی کلی متوسل شویم؛ مثلاً همان شعر کوتاه. چون هایکو ژانری است که تازه وارد شعر فارسی شده است. 
* مهمترین تفاوت این نوع ادبی با شعر کوتاه چیست؟ 
** خیلی کوتاه بودن. شاعر در شعر کوتاه می تواند تا 15 سطر هم شعرش را کش بدهد اما در هایکو بیشتر از 4 خط نمی توانیم شعر را ادامه دهیم. پس در هایکو شاعر با کمترین کلمات به شعر می رسد. ذاتاً هایکو از هرگونه توضیح و تفسیر و تشریح دوری می کند. هایکو سرا، از کلمه فرار می کند تا ذات شعر را برهنه و عریان کند. این مسأله ماهوی است و این پارادوکس در هایکو وجود دارد و کاری اش هم نمی توان کرد. یعنی کوتاه نوشتن در هایکونویسی یک ضرورت درونی است نه یک اختیار. شاعران جدیدتر، هایکو را فشرده تر کردند. 
* پس هایکو در خود ژاپن هم تفاوتهایی کرده است؟ 
** بله، با ورود مدرنیسم به ژاپن، هایکو هم تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. ماسائوکا شیکی یکی از هایکوسرایان ژاپنی است که این نوع شعری را دچار تحول کرد. او روح مدرنیسم را درک، تئوریزه و بر اساس زیبایی شناسی که در هایکو به مفهوم غربی اش وجود نداشته، وارد هایکو می کند. حتی شاعران بعد از او هم هایکو را بسیار فشرده تر ارائه می دهند. 
به این نمونه توجه کنید: 
«در کاسه گدایی ام 
تگرگ» 
* تعریف خود شما از این نوع شعری چیست؟ 
** این روند که حدود بیست و چند سال از پیدایش آن می گذرد، هنوز یک قالب و تعریف مشخص ندارد. شعر کوتاه نه اندازه مشخصی دارد و نه وزن مشخص و به نوعی از همه «باید ها» گریزان است و تنها ویژگی اعجاز در آن هویداست. 
* آقای نوذری، چرا کتاب «کوته سرایی» فهرست منابع ندارد؟ 
** فهرست منابع دارد، اما در انتهای کتاب دو نمایه باید داشته باشیم؛ یکی نمایه کتابها و مراجع است و دیگری نمایه نامها. این فهرست باید در دو قسمت نوشته شده باشد، ولی متأسفانه ناشر هر دو فهرست را یکی کرده است و نمایه کتابها و اسامی اشخاص با هم قاطی شده است. 
* در پایان، اگر صحبتی دارید بفرمایید. 
** این کتاب مدخلی است راجع به شعر کوتاه، بنابراین خالی از اشکال نیست. حالا که خودم هم از آن دارم فاصله می گیرم، متوجه قضیه می شوم و امیدوارم مخاطب متوجه اهمیت این نوع شعری بشود. چون شعر کوتاه به اعتقاد من دستور شعر ایران است. دیگر کسی مثل دهه پنجاه و چهل دنبال شعر بلند نیست. کسی حوصله خواندن شعر بلند را ندارد و این برآمده از نوع زندگی شهری ماست. گرایش به شعر کوتاه، یک ضرورت تاریخی است، برای همین این مساله را باید جدی گرفت.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه