کتاب «میهمانی خداحافظی» نوشتهی «شیدا اعتماد» از تازههای نشر است که به تازگی توسط اانتشارات هیلا، وابسته به انتشارات ققنوس منتشر شده است.
به گزارش هنرنیوز، این کتاب یک داستان بلند است و اولین اثر داستانی این نویسنده جوان به شمار میرود. نویسندهای که متولد 1355، و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد معماری است و پیش از این داستانهایی از این نویسنده در در وبلاگاش و گروه مجلات همشهری و نشریات دیگر منتشر شده است.
«میهمانی خداحافظی» داستانی است درباره مهاجرت که با توجه به تمایلات امروز جوانان برای مهاجرت از ایران به کشورهای دیگر، ایده ای جالب و پر اهمیت به نظر میرسد.
در این داستان، اینبار نه تنها زندگی مهاجران در سایر کشورها و شرایط و کیفیت زندگی روزمره و کار یا تحصیل آنها، بلکه نویسنده بیشتر به زندگی و مسائل مربوط به ایرانیان داخل کشوری میپردازد که دوستان یا اقوام یا نزدیکان آنها مهاجرت کردهاند.
در این داستان زن جوانی به نام سارا که با مهاجرت نزدیکترین دوستش به نام «الی» روبرو میشود، شروع به کندوکاو زندگی گذشته اش میکند تا ریشه اشتباهات خود را بیابد، چراکه پیش از این دوستان دیگرش مهاجرت کرده بودند و با مهاجرت نزدیکترین دوستش احساس تنهایی بر او غالب می گردد، او دلیل این تنهایی را در گذشته خود می جوید و دوستان مهاجرش را موفقتر از خود میبیند.
در قسمتی از داستان میخوانیم: «الی میخواهد برو. الی دارد میرود. الی خواهد رفت. من میمانم. من تا ابد میتوانم بنشینم و فعل رفتن را صرف کنم: رفتی، رفت، رفتید، رفتند. الی که برود من چه کار کنم؟ فکر میکردم الی را اینجا برای خودم نگه داشتهام. چی شد؟ الی هم دارد میرود. کدام گوری میرود؟ چرا همه تان این موضوع را از من پنهان کردهاید؟ انگار صد سال از آن وقتهایی که هر پنج تایمان دور هم جمع میشدیم گذشته. آیدا و سمیرا که رفتند. مرجان را هم که توی همین تهران است، هشت سال است ندیدهام. حالا هم که الی میخواهد برود. امشب نوشتن دلداریام نمیدهد. هیچی دلداریام نمیدهد.»
زبان ساده و شیوای داستان و نیز استفاده از اصطلاحات ارتباطات دنیای مجازی که در داستان، سارا از طریق آنها با دوستان مهاجراش در ارتباط است، از ویژگیهای آن به شمار میرود.
در جایی دیگر آمده است: « ایمیلی که متن نداشت و قط یک تصویر بهش attach شده بود. فکر میکردم برایم ویروس فرستادهاند. کاش ویروس بود. از ویروس بدتر بود. دردش بعد از این همه سال از بدنم بیرون نرفته. هر وقت میخواهم خودم را شکنجه کنم آن ایمیل را باز میکنم و زل میزنم به آن عکس. بعضی چیزها دردش هیچ وقت خوب نمیشود. شاید دردش را لای روزمرگیها بپیچی و خودت را دلداری بدهی که اتفاق خاصی نیافتاده. اما خودت هم میدانی که دروغ میگویی.»
داستان «میهمانی خداحافظی» نوشتهی «شیدا اعتماد» در تابستان سال 90، در 144 صفحه و قیمت 3000 تومان، توسط انتشارات هیلا(وابسته به انتشارات ققنوس) منتشر شده و در دسترس علاقمندان داستانهای فارسی قرار دارد.