گروه انتشاراتی ققنوس | معرفی کتاب: تسلی بخشی های فلسفه فرهنگکده پارسه
 

معرفی کتاب: تسلی بخشی های فلسفه فرهنگکده پارسه

فرهنگکده پارسه 

 فلسفه خواندن برای من دشوار است،هر بار که خواسته ام در این زمینه مطالعه کنم تا کتاب را گشوده ام و شروع به خواندن کرده ام،گوئی از ورای جملات ندائی بیرون می آمد که  می گفت : کتاب راببند.به همین خاطر است که مطالعات فلسفی چندانی نداشته ام.ولی در این چند سال اخیر کتب ارزشمندی برای آشنائی،ناآشنایان با این علم ترجمه شده است.کتاب تسلی بخشی های فلسفه  کتابی است که خواننده خود را جذب می کند.نویسنده کتاب فلسفه های مورد بحث شش فیلسوف بزرگ را بر زندگی امروزین ما انطباق داده است .که از راه فلسفه آنان، به بهتر دیدن و پیدا کردن شیوه بهتر زندگی، به خواننده کتاب کمکی کرده باشد .

کتاب شامل شش بخش است که هر بخش در مورد یک فیلسوف و یک راه حل در مواجهه با مشکلی در زندگی است .
بخش یکم. تسلی بخشی در مواجهه با عدم محبوبیت (سقراط)
بخش دوم. تسلی بخشی در مواجهه با کم پولی (اپیکور)
بخش سوم. تسلی بخشی در مواجهه با ناکامی (سنکا)
بخش چهارم. تسلی بخشی در مواجهه با ناتوانی و نابسندگی (مونتنی )
بخش پنجم. تسلی بخشی قلب شکسته (شوپنهاور)
بخش ششم. تسلی بخشی در مواجههبا سختی ها (نیچه)
و اما بخش ششم که در مورد نیچه و تسلی بخشی وی در مواجهه با سختی هاست. این فصل یکی از فصول محشر کتاب است. ( واصلا هم معلوم نیست که من به نیچه علاقه دارم.)
این فصل با چند جمله از نیچه آغاز می شود.
*اکثر فلاسفه همواره بی خاصیت بوده اند.
*سرنوشت من این است که نخستین انسان شریف باشم.
*سخت بیمناکم که روزی مرا مقدس بنامند.
* بگذارید فرض کنیم که مردم حدود سال 2000 اجازه خواهند یافت آثار مرا بخوانند.
خوب نیچه در جوانی عاشق فلسفه شوپنهاور می شود، ولی بعد از چند سال تغییر عقیده می دهد.
مهمترین قضیه ای که شوپنهاور به آن می پرداخت این بود که:
چون رضایت خاطر توهم است،خردمندان باید خود را وقف پرهیز از درد کنند نه طلب لذت،و به توصیه شوپنهاور دراتاق عایق شده کوچکی در آرامش زندگی کنند.
نیچه بعد از اینکه از مسلک شونهاور دوری جست گفت:
این کار تلاشی سرسختانه برای پنهان ماندن در جنگل ها مثل گوزن خجالتی است.
و این پاراگراف فوق العاده از نیچه:
"به زندگی بهترین و بارورترین انسان ها و ملت ها نگاه کنید و از خود بپرسید آیا درختی که می خواهد سرافراز و پابرجا باشد می تواند با هوای بد و طوفان ها روبرو نشود؟ آیا دشمنی های بیرونی،مقاومتهای خارجی ،تمام انواع نفرت،حسد،لجاجت،بدگمانی،سرسختی،حرص وخشونت جزو موارد مساعدی نیستندکه بدون آن ها هیچ چیز حتی تقوی و فضیلت هم نمی تواند چندان رشد کند."
در بخشی ازاین فصل از کتاب در مورد واژه ابرمرد نیچه شرحی می رود.
ابر مرد های نیچه چندان ربطی به سوپرمن ها یا فاشیست ها نداشتند. او در اظهار نظری گذرا در نامه ای به مادر و خواهرش، سر نخ بهتری از هویت این ابر مردها به دست داد:
        "  واقعا هیچ فرد زنده ای وجود ندارد که خیلی به او اهمیت بدهم.افراد مورد علاقه ام مدت های زیادی است که از دنیا رفته اند برای مثال ،آبه گالیانی،آنری بل یا مونتی."
 البته نویسنده کتاب در ادامه می افزاید 
"او می توانست یک قهرمان دیگر،یوهان وولفگانگ فون گوته، را هم اضافه کند."
حال نیچه در این افراد دیده بود که آنان را ابرمرد دانسته بود در همین کتاب بیشتر شرح داده شده است.
فلسفه نیچه به نوعی فلسفه دعوت به پویائی و دوری از رخوت و خرافه پرستی است .
"راز تحقق بیش ترین باروری از زندگی و کسب تمتع از آن عبارت است از زیستن در خطر.شهرهای خود را در پای آتشفشان وزوویو بنا کنید."
در سراسر این فصل از کتاب بحث براین است که برای رسیدن به موفقیت باید تلاش کرد نیچه راز موفقیت و کامیابی را بسیار ساده می گوید سخت کوشی. قهرمانان نیچه بسیار تلاش می کنند و از اتفاقات نتیجه مثبت می گیرند.و دست به خلق شاهکار می زنند.البته این فصل از کتاب همانند فصول قبل از خود در مورد دیگر فلاسفه در لابلای شرح نوع فلسفه نیچه زندگینامه این فیلسوف راشرح می دهد. 
در پایان جمله عجیبی از نیچه که در همین کتاب آمده است را نقل می نمایم.باقی بماند وقتی خود شما این کتاب راخواندید.
"در حق انسان هائی که دوستشان دارم،آرزوی رنجوری،پریشانی،بیماری،بدرفتاری و آزردگی میکنم.آرزو میکنم که آنها با خود خوار شماری ژرف ،عذاب بی اعتمادی به خود و بدبختی شکست خوردگان ناآشنا نمانند."
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه