گروه انتشاراتی ققنوس | فلسفه به چه درد می‌خورد؟ تسلی‌بخشی‌های فلسفه
 

فلسفه به چه درد می‌خورد؟ تسلی‌بخشی‌های فلسفه

روزنامه شرق

کتاب «تسلی‌بخشی‌های فلسفه» از آن کتاب‌هایی است که خیلی به درد ما می‌خورد. به درد همه‌ مایی که در مقطعی از زندگی‌مان وقتی به بقیه گفته‌ایم می‌خواهیم فلسفه بخوانیم (یا ادبیات یا هر چیز مشابه دیگر) اولین سوالی که باید جواب می‌دادیم این بود که: مگر فلسفه به چه درد می‌خورد؟ یا: حالا این فلسفه به چه درد می‌خورد که به خاطرش توی سر خودت می‌زنی؟ و ما هر چه فکر می‌کردیم فلسفه به چه دردی می‌خورد نمی‌دانستیم. مادربزرگ مادر من همیشه فکر می‌کرد من مهندس برق می‌شوم و لامپ‌های سوخته را می‌توانم درست کنم. وقتی می‌گفت: فلسفه به چه درد می‌خورد؟ می‌گفتم: خب بقیه رشته ها به چه درد می خورند؟ و او لامپ سوخته‌ای از توی صندوق بزرگ چوبی منبت‌کاری درمی‌آورد و می‌گفت: برو مهندس شو که اینو درست کنی. نمی شد به او بفهمانم فلسفه به چه درد می خورد و خدا بیامرزد حالا اگر زنده بود کتاب «تسلی‌بخشی‌های فلسفه»را می‌دادم بخواند تا بفهمد فلسفه به چه درد می خورد و می‌گفتم: «حاج خانم! نویسنده اش هم یک پسر خوشگل آمریکایی است» و کتاب «چگونه پروست می‌تواند زندگی شما را دگرگون کند» (ترجمه گلی امامی) را هم نشانش می‌دادم و اضافه می کردم: «ازش دو تا کتاب به فارسی ترجمه شده. توی این یکی می‌خواد نشان بده ادبیات، یعنی مثلا رمان‌های مارسل پروست، به چه دردی می‌خورد.» روی جلد کتاب‌ها را نگاهی می کرد و می‌گفت: «شعر خوبه. شعر بخون. اما نمازت را هم بخون.» 
- ولی حاج خانم این کتاب هم خیلی خوبه. 
- داد نزن! کر که نیستم. می‌دونم. خونده‌ام. 
- نه حاج خانم تازه چاپ شده. 
- تازه چاپ شده باشد. من چهل سال پیش خواندم. درباره سقراط و شوپنهاور و نیچه است. شش تا بخش داره. هر بخشش می‌خواد بگه هر کدام از این فیلسوف‌ها به چه دردی می‌خورن. مثلا می‌گه اپیکور برای اونایی خوبه که پول ندارن. ولی تو فکر نون‌ باش. اینها حرفه. 
- حاج خانم. این کتاب اصلاً چهار ساله نوشته شده. شما چه طوری…؟ 
- می‌گم داد نزن. فصل پنجمش درباره عشقه. می‌گه اونا که عاشق شده‌ان و دختره بهشون نه گفته، برن کتاب‌های شوپنهاور را بخونن. این کتاب‌ها را بذار کنار به درد نمی‌خوره. درست رو بخون. 
- ولی حاج خانم…آخه…اصلاً شما که این کتاب رو خوندین چرا نمی‌ذارین من فلسفه بخونم؟ 
- برای اینکه بلد نیستی. می‌ری سراغ همین کتاب‌های سطحی که فقط برای سرگرمی بچه پولدارها نوشته شده. اینها که فلسفه نیست. مسخره کردن فلسفه است. روح نیچه توی گور لرزیده وقتی شنیده همچین کتابی درباره اش نوشته‌ان. ببینم! این لامپ را بلدی درست کنی؟ 
 

 

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه