گروه انتشاراتی ققنوس | «عزیز و نگار» روایتی مدرن از داستانی عامیانه
 

«عزیز و نگار» روایتی مدرن از داستانی عامیانه

 
گزارش خبرگزاری میراث از جلسه نقد عزیز و نگار در میراث فرهنگی 
 
نقد در میراث فرهنگی
قصه هایی همچون «عزیز و نگار» که از جمله میراث معنوی کشور ماست، باید توسط افراد گوناگون، در زمان های مختلف بازخوانی شوند و یکی از خصوصیت های کار یوسف علیخانی در کتاب «عزیز و نگار» همین اصل است که روایت مدرنی را به ما ارایه می کند. 
به گزارش «میراث خبر»، در جلسه نقد و بررسی کتاب «عزیز و نگار» که در آمفی تئاتر سازمان میراث فرهنگی برگزار شده بود، دکتر قبادی، یکی از منتقدان مدعو، ضمن بیان این نکته، گفت: «قصه های این چنینی باید توسط افراد مختلف بازخوانی شود و چاشنی تخیل نیز به هر کدام از آنها افزوده شود، چرا که آن چه برای این روایت ها مهم است، این نیست که از آنها باید فقط یک «فهم» داشته باشیم. هر کدام از این قصه ها باید چند «فهم» مختلف را ایجاد کند.» 
وی سپس به انواع مختلف از روایت های عامیانه اشاره کرد که در کشورهای مختلف به گونه های متفاوتی قرایت می شود. او برای روشن تر شدن حرف هایش، شاهنامه را مثال زد و گفت: «در کشور چین هم روایتی شبیه شاهنامه، وجود دارد. فقط تفاوت های اندکی با شاهنامه ما دارد.» 
دکتر قبادی سپس ضمن تقدیر از اثر علیخانی، به توضیح نقش مردم نگاری در «عزیز و نگار» پرداخت و «مردم شناسی را کند و کاو در فرهنگ مردم در عرصه زمان دانست.
سپس «افشین نادری» دیگر منتقد حاضر در جلسه به تشریح ساختار روایی «عزیز و نگار» پرداخت و گفت: «عزیز و نگار قصه ای عامیانه _ عاشقانه است و از دو بیتی ها برای روایت استفاده می کند.» 
وی «عزیز و نگار» را به دو علت قصه ای عامیانه دانست: «اول این که شخصیت های این قصه، دارای شخصیتی سیاه و سفید هستند و دیگر این که این قصه ها هیچ وقت سراینده مشخصی ندارند.» 
نادری در نقد کتاب «عزیز و نگار» گفت: «علیخانی گویش تاتی الموت را در مقابل گویش اشکوری، مازندرانی، تنکابنی و ... قرار می دهد و آنها را به هم شبیه می داند. اما کار زبان شناسی به این سادگی ها نیست.» 
یکی دیگر از میهمانان این میزگرد، استاد فریدون پور رضا بود که به تشریح سیر تحولی آوازهای «عزیز و نگار» در گیلان پرداخت و آن را به سه قسمت تقسیم کرد و گفت: «به تعداد نت های موسیقی و به تعداد دستگاه های موسیقی، یعنی هفت دستگاه، آوازهای گوناگون داریم، که «عزیز و نگار» یکی از این آوازهاست. در دوره اول که این آواز در کوه ها و کوهپایه ها خوانده می شد، به علت خصوصیت آوازهای کوهی، فرودینه را در آن مشاهده نمی کنیم. در مرحله دوم شهرنشین ها و در مرحله سوم روستانشین های مقیم شهر به این آواز علاقه نشان می دهند و «عزیز و نگار» تحول می یابد.» 
سپس استاد پوررضا هر سه مرحله تحول موسیقایی «عزیز و نگار» را به صورت عملی و آوازی به حاضران در جلسه ارایه داد و در پایان جلسه، قسمت هایی از آوازش در «پس از باران» را برای حاضران اجرا کرد که تماشاگران از این قسمت برنامه به وجد آمدند. 
یوسف علیخانی با تشکر از حضور مدعوین و منتقدین، کتاب خود را آغازی برای بازخوانی روایت های ایرانی دانست و کار خود را گامی کوچک در روایت های ایرانی دانست. 

 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه