گروه انتشاراتی ققنوس | شروعی در ابتدای پایان:نقد و بررسی مجموعه داستان«زنی با چکمه های ساق بلند سبز»
 

شروعی در ابتدای پایان:نقد و بررسی مجموعه داستان«زنی با چکمه های ساق بلند سبز»

گروه هنر:  در نقد مجموعه داستان «زنی با چکمه ساق بلند سبز» گفت:«در این مجموعه ما با داستانهای موازی و خرده روایتهایی روبه روییم که خطی روایت می شوند و در پایان به گونه ای مبهم پایان می یابند و این بسیار خوب است، زیرا که نویسنده مخاطبان خویش را هوشمند فرض کرده است».

وی که در نشست هفتگی کانون ادبیات ایران سخن می گفت، ادامه داد:«داستانها در مجموع کنشمند هستند و با اتفاقات غریب خود، خواننده را به سوی کتاب فرا می خوانند. در نگاه کلی به این کتاب و با تعریف فرمالیستها از روایت، در بخشهای زیادی شاهد پر شدن اثر توسط خواننده هستیم. این مجموعه همچنین بیشتر بافت درونی دارد و به نظرم بیشتر با نگاه روانشناختی و اسطوره شناختی باید به این اثر پرداخت. دغدغه اصلی نویسنده هستی است و این دغدغه را بیشتر از طریق معنی به مخاطب انتقال می دهد و در این راه هم موفق بوده است».
رونقی افزود:«در این مجموعه،توهم، ابهام و تعلیق، انتقال توأم با اوهام و اشتراک راوی دیده می شود. داستانها طرح سؤال و معما می کنند و همچنین در داستانها نام، نقش مهمی ایفا می کند.در این داستانها همچنین، بیشتر فضا سازیها مبهم است و چندان به دنبال علیت نمی رویم».
وی در پایان سخنان خود گفت:«گاهی احساس می کنیم که با اثری نمادین روبه روییم، اما در ادامه پی می بریم که این چنین نیست، چون هر عنصر یک بار تکرار شده است، اما موتیف های زیادی در داستانها تکرار شده است.در پایان هم باید گفت که توصیفات و فضاسازیها مختص به نویسنده است، ولی به نظرم نویسنده برای داستانهای بعدی اش باید حضور زنان را پررنگتر کند».
پس از وی پیمان اسماعیلی در بررسی این مجموعه گفت:«این مجموعه در حال تصحیح خط سیری نوشتاری است تا ادبیات داستانی امروز ما به سمت یک ادبیات جدیدتر برود. در دهه های گذشته ما با سه نوع جریان غالب روبه رو بودیم. پس از این جریانها بسیاری تلاش کردند که به سراغ ادبیاتی شخصی تر بروند و این مجموعه هم در امتداد این تلاشهاست.اولین مشخصه این مجموعه وجود قرائت از طریق تأیید یا عوض کردن زاویه دید به مؤلفه های جهان مألوف است».محمدرضا گودرزی نیز درباره این کتاب گفت:«دراین مجموعه به دلیل نوع خاص نگرش نویسنده به دنیای کنونی شاهد داستانهایی مدرن هستیم. بعضی از داستانها بی قضاوت هستند و راوی در آنها نادانیت های خویش را فریاد می زند».
وی افزود:«اسم بعضی از داستانها بخشی از طرح است که من تا پیش از این، این گونه نامگذاری را ندیده ام و این مجموعه فردیت خاص خودش را دارد».
در پایان این نشست مرتضی کربلایی لو نویسنده مجموعه گفت:«به عقیده من ادبیات نزدیک شدن به بدویت و آغاز است و من این نگرش را از قرآن و تورات یافته ام. وقتی قرآن می خوانیم، داستان به گونه ای مبهم در ذهنمان می ماند و همین سبب می شود که تفاسیر گوناگونی نوشته شود. در متون مقدس با اموری روبه روییم که از شدت ظهور ناپیدا هستند. در این مجموعه هم تلاش داشته ام که به این زبان نزدیک شوم». 
 روزنامه قدس: فرهنگ: هنر
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه