گروه انتشاراتی ققنوس | شخصیت باید چند بعدی باشد - نقد شهسواری بر بازی آخر بانو- خبرگزاری ایلنا
 

شخصیت باید چند بعدی باشد - نقد شهسواری بر بازی آخر بانو- خبرگزاری ایلنا

خبرگزاری ایلنا

"بازی آخر بانو "نقد شد (1) 
"محمد حسن شهسواری ":شخصیت باید چند بعدی باشد 
 
رمان" بازی آخر بانو" نوشته بلقیس سلیمانی در یکصد و چهل و نهمین نشست کانون ادبیات ایران با حضور نویسنده‌‏, دکتر عباس پژمان , محمد حسن شهسواری و محمدرضا گودرزی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. 
 
به گزارش خبرنگار فرهنگ و اندیشه ایلنا, در ابتدای این نشست محمد حسن شهسواری گفت‌‏: من پیش از این درباره این رمان سخن گفته‌‏ام اینبار سخنان خود را معطوف به شخصیت پردازی در این رمان می کنم . در دهه 80میلادی با رشد جریان فمنیستی برخی از فعالان عرصه سینما , ادبیات وتلویزیون , شخصیت زن هایی را که در آثارشان خلق کردند ، تک بعدی و قالبی بودند از رو یک گروه بین‌‏المللی برای شکستن این قالب‌‏ها جایزه" لومیناس" را راه انداختند و معیار من برای نقد رمان "بازی آخر بانو" معیارهایی جایزه لومیناس و کتاب "خلق شخصیت‌‏های ماندگار" نوشته " لیندا سینگر"است . 
وی با اشاره به اولین معیاری که از سوی کمیته جایزه لومیناس مطرح است گفت‌‏: اولین معیار این کمیته , خلق شخصیت های چند بعدی است . به طور کلی شخصیت زن ها آثار نویسندگان مردتک بعدی است .این شخصیت‌‏ها لکاته یا اثیری هستند و شخصیت زن هایی که توسط زنان نویسنده خلق می شوند مظلوم یا رها شده هستند . شخصیت واقعی باید چند بعدی باشد و به عواطف او توجه شود و در مسیر داستان از او خصوصیات متناقض بروزکند . 
شهسواری افزود‌‏:" سینگر" معتقد است کلیشه زدایی موجب تفیض روحی بشری می شود و می تواند عمق شخصیت داستان را نمایان کند. در رمان" بازی آخر بانو" در فصل اول با شخصیت " گل بانو "آشنا می شویم در این فصل گل بانو نوجوان ، نمی داند اطراف اش چه می گذرد او به " اختر" دختر ارباب زاده ای که اتفاقا به گل بانو نیز محبت می کند دل می بنند و از "اسماعیل رهامی "جوان پرشوری که بر سر قبر اختر سخنرانی می کند می‌‏رنجد و از او بدش می آید . 
وی ادامه داد‌‏: در فصل های بعدی به ویژه فصل سوم چند بعدی بودن شخصیت گل بانو با پا گذاشتن به خانه " ابراهیم رهامی " نشان داده می شود ." گل بانو " با علاقه‌‏ای که به" اختر" دارد , از ابراهیم بدش می آید و از سوی دیگر رفته رفته به ابراهیم دل می بندد و به خاطر قدرت مناسباتی که ابراهیم در دولت جدید بدست آورده حتی به او علاقمند می شود . او از ابراهیم بچه‌‏دار می شود و در نهایت از خانه ابراهیم فرار می کند . 
وی با اشاره به تصویر دکتر در کلاس درس فلسفه گفت‌‏: دکترسر کلاس دانشگاه شخصیت دیگری دارد و در کلاس های داستان نویسی از خود چهره دیگری می سازد و نویسنده با خلق این شخصیت‌‏ها و فضا توانسته است از پس چند بعدی بودن شخیصت‌‏ها بر آید . 
شهسواری ادامه داد‌‏: شخصیت‌‏های غیر قالبی در نقش های گوناگونی ظاهر می شوند . اما شخصیت هایی قالبی بیشتر نقش‌‏ زن ریس,مادر‌‏, و یا نقش معشوق را دارند . در حالی که شخصیت چند بعدی نه تنها محدود نیستند بلکه فردیت دارند با دیگران ارتباط برقرار می کنند و محصول فرهنگ زمان و مکان خودشان هستند . 
نویسنده رمان" پاگرد "با اشاره به گل بانو که در فصل اول جنگجو راه حق است تاکید کرد‌‏: در این فصل او به اقتضای سن و طبقه اجتماعی اش نسبت به مسایل احساسی برخورد می کند . اما در فصل دوم او هم نقش وفادار و هم نقش خیانتکار و هم نقش فرزند نافرمان را ایفا می کند. او در این فصل به کشف دنیای پیرامون از طریق آثار داستانی می پردازد . 
وی افزود : در فصل دوم گل بانو ذهنیت اش نسبت به طبقه اجتماعی اش فراتر می رود و در فصل ها بعد با فرو رفتن در نقش استاد فلسفه طبقه اجتماعی اش را نیز تغییر می دهد .صاحب نظران علوم اجتماعی اصرار دارند که شخصیت ها را در بطن های مختلف اجتماعی قرار بدهند تا آدم ها در این موقعیت ها زمانی چهره های متفاوتی از خود نشان بدهند . 
این داور جوایز داستانی تاکید کرد:‌‏ شخصیت های غیرقالبی از طریق رفتار و هدف های درونی , داستان را پیش می برند و دستاورد رمان را تحت تاثیر خود قرار می دهند . "سینگر" معتقد است باید به شخصیت ها هدف دادتا ازاسارت داستان بیرون بیایند. 
شهسواری با اشاره به گل بانو که شخصیتی از درون رهبر است گفت‌‏: رمان محصول دوران مدرن است ، همان مسیری که شخصیت رمان بازی آخر بانو طی کرده است . ویژگی دیگر شخصیت‌‏های غیر قالبی این است که آیینه فرهنگ خودشان هستند و به دلیل رشدی که دارند قالب های جدیدی را بوجود می آورند و این شخصیت ها در بیشتر موارد همانند شخصیت های برتر هر فرهنگ فکر می کنند . 
وی افزود : در آمریکا در حدود 36 درصد مرد سفید پوست وجود دارد اما در فیلم ها و سریال این افراد دو برابر نشان داده می شوند و جالب اینجاست که 90 درصد شخصیت های این فیلم ها و سریال ها اگر سفید پوست نباشند ،مثل مرد های سفید پوست فکر و عمل می کنند و این افراد با اینکه آمارشان بسیار کم است قهرمان یک فرهنگ شده اند . 
وی با اشاره به شخصیت مرد در ادبیات معاصر ایران گفت‌‏: شخصیت مردهایی که در ادبیات معاصر ما خلق شده اند بیشتر مرد ناراضی از شرایط است که سر دسته این مردان، مرد" بوف کور" است . با بررسی ساده آثار نویسندگان مرد مثل "آواز کشته شدگان"،" رضا براهنی" , "چشم هایش ", "بزرگ علوی" ," رود راوی" , "ابو تراب خسروی", "آداب بی قراری", "یعقوب یادعلی" , در می‌‏یابیم که شخصیت این مردها بیشتر جهان گراست. 
وی با اشاره به شخصیت های زن در داستان نویسی گفت‌‏: این شخصیت بیشتر در الگو زن مظلوم معنا می شوند اگر ازدواج کرده باشند از سوی همسر مورد ظلم قرار می گیرند و شخصیت دیگر زن هایی خلق می شوند ، زن‌‏ رها شده و تنها هستند که از چمبره خانواده پدر سالار و مردسالار با شکستن سنت ها بیرون آمده اند . این زنان را نه سنت و نه نهادهای اجتماعی حمایت نمی کند . اما شخصیت زن های داستان "زویا پیرزاد" و "فریبا وفی" پا را از این دو گونه شخصیت فراتر گذاشته اند . 
وی با اشاره به سخن" لیندا سینگر" که به نویسنده ها توصیه می کنند کلیشه زدایی کنند، گفت‌‏: در شخصیت این رمان گل بانو گاه از شخصیت زن مظلوم پیروی می کند و گاه از شخصیت چند بعدی تبعیت می کند . 
شهسواری در پایان گفت : نویسنده در رمان بازی آخر بانو توانسته است که تا حدودی در شخصیت پردازی موفق عمل کند و برخی از شخصیت ها چون سعید هرگز جمال رشد و تکامل پیدا نمی کنند البته شایسته بود که به این شخصیت ها بیشتر پرداخته می شد . 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه