کتاب هفته
رمان «خنده را از من بگیر» نوشته جواد ماهزاده در دویست وپنجاه وششمین نشست سرای اهل قلم با حضور علی الله سلیمی، شهلا زرلکی و مهدی فاتحی نقد شد.
در ابتدای این نشست مهدی فاتحی با ارائه این تعریف کلی که رمان یک صحنه وسیع کوتاه و پر از روایتها و صداهای متفاوت است، گفت: نوسینده «خنده را از من بگیر» بدون هیچگونه بلند پروازی، بخشی از تاریخ را براساس بازتاب آن در زندگی یک خانواده نشان می دهد. در واقع، راوی بازتاب اتفاقی مثل جنگ را برای اطرافیانش بازگو میکند.
وی تصریح کرد: نویسنده بر خلاف انتخاب وضعیت خاص تاریخی پرداخت کاملی از موقعیت ها نداشته و شخصیت ها را کلیشه ای مطرح کرده است.
فاتحی افزود: تمام ایرادهایی که در سراسر رمان وجود دارد، درپایان بندی هم دیده می شود. ادبیات باید موقعیتی را در انتها یا وسط متن خالی بگذارد تا ذهن مخاطب را مشغول کند و آن موقعیت، اثر خود رانشان دهد. رمان «خنده را از من بگیر» پراز خرده روایتهاست که در رابطه خانوادهها و آدمها به وضوح بیان نشده است.
پس از فاتحی ، شهلا زرلکی دیگر منتقد حاضر در این نشست، گفت: دهه 60 برای نسلهای متفاوت مفهوم خاص و قابل تأملی دارد که خاطرات و تصاویری را برای خانوادههای ایرانی تداعی میکند. نویسنده رمان «خنده را از من بگیر» اوضاع اجتماعی دهه 60 را از دید یک نوجوان، بسیار خلاقانه و با اندیشهای نو روایت کرده است. زرلکی اظهار داشت: راوی نوجوان به واسطه موقعیت خاص خود چیزهایی را میبیند که بزرگسال نمیبیند. در صفحۀ 58 این رمان توصیف خوبی از بلاتکلیفیهای یک نوجوان آمده است.
این منتقد افزود: متأسفانه خلاقیت نویسنده به انتخاب سوژه و راوی و موضوع ختم میشود. در نوشتن رمان بسیاری از بایدها نادیده گرفته شده و برخی خرده روایتها به یکباره رها شدهاند. زاویه دید راوی درست انتخاب شده، اما نویسنده از تقابل و مشکلات بین خانواده ها به راحتی گذشته است. راوی نوجوان میتواند قدرتمند باشد که این بستگی به قدرت نویسنده دارد. با انتخاب راوی نوجوان نویسنده باید خود را کاملا از زمان حال جدا کند و به زمان راوی ببرد.
زرلکی در پایان اظهار داشت با این اوصاف و به رغم کاستیهای موجود و برخلاف نظر فاتحی این رمان پایانبندی شگفتانگیزی دارد که خستگی خواندن این رمان را از تن خواننده به در می کند.