بودهاند داستاننویسانى از کشورهاى مهد داستان که فضاى رمانها و داستانهاى خود را بردهاند بین جنگلها و کشورهاىآفریقایى. "دل تاریکى" از این دست رمانهاست. جوزف کنراد در رمان کم حجم و باریکاش، شخصیت خود را بینجنگلهاى استوایى مىبرد. "سفر به انتهاى شب" هم از فرانسه و مناطق جنگلى کشورهاى اروپایى بیرون مىآید و بهکنگو در آفریقا مىرسد. هم فردینان سلین و هم جوزف کنراد در رمانهاى خود به جنبه استعمارى و فقر و فلاکت مردم سیاهمىپردازند. حالا ریچارد دولینگ رمانى نوشته به نام "گورستان اهل فرنگ". دولینگ، نویسنده آمریکایى است ونمىخواهد در رماناش از استعمار اروپایىها بر قاره سیاهان حرفى بزند. او یک سالى را در بین قبایل رمنده در کشورسیرالئون زندگى کرده برخورد خوش کوچک و بزرگ این قبیله با ریچارد دولینگ باعث شد که نویسنده وقتى به آمریکابرگشت اقامت یک سالهاش را در بین سیاهان آفریقا داستان کند. موضوع و مضمون محورى در این داستان 600 صفحهاىبرخورد نمایندگان در فرهنگ آمریکایى و آفریقایى است. داستان از این قرار است که یک آمریکایى ثروتمند سر از سیرالئوندر مىآورد. او که عمرى را در کشورش با پول و نفوذش به سر کرده در این کشور غربى آفریقا به مشکلاتى برمىخورد و حتىناپدید هم مىشود. پدر این آمریکایى همراه با دوستش به سیرالئون مىروند تا گره از مشکلات او بگشایند ولى گره گشایى بهسبک آمریکایى. خود ریچارد دولینگ اعتراف مىکند که نتوانسته در آن یک سالى که در سیرالئون و بین قبایل رمنده بوده سراز کار و زندگى پر رمز و راز سیاهان درآورد. او براى داستاناش به کتابهاى تحقیقى و پژوهشى متوسل مىشود تا بتواند داستانى را روایت کند براى خوانندگان سفید و سیاه.
کارگزاران
