گروه انتشاراتی ققنوس | حکمت به زبان عامیانه - گفتگوی کتاب هفته با ناشر به بهانه انتشار مجموعه ادبیات عامه
 

حکمت به زبان عامیانه - گفتگوی کتاب هفته با ناشر به بهانه انتشار مجموعه ادبیات عامه

کتاب هفته 

«اما راویان اخبار وناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرین گفتار و نغمه‌سرایان خیل شاخسار، بعد از ثنای آفریدگار، از راه دانشوری…» چهار جلد کتاب از «مجموعه ادبیات عامه» را – که عنوان آن را نمی‌پسندم و «داستان‌های عامیانه» را درست‌تر می‌دانم – با عناوین زیر منتشر کرده‌اند:
- حسین کرد شبستری، داستانی از قرن 10 ق
- مختارنامه، به کتابت عطاءالله بن حسام واعظ هروی، قرن 10 ق
- ملک جمشید (طلسم آصف و طلسم حمام بلور)، به روایت محمدعلی نقیب‌الممالک، قرن 13 ق
- شیرویه نامدار
تمام این آثار را علیرضا سیف‌الدینی ویرایش کرده و هر یک با شمارگان 2000 نسخه از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده‌اند. انتشار چنین مجموعه‌هایی به حسرت گذشته (نوستالژی) دامن می‌زند؛ گذشته‌ای که در آن، مرشد با دم گرم خود این داستانها را همراه بوی هیزمِ بخاری و دود قلیان و عطر چای در استکان کمر باریک، از سینه خود به نسل بعد می‌سپرد یا پرده‌خوان، پردة لوله کرده را با خست، لابه‌لا می‌گشود تا مثلاً در آغاز مختارنامه، ذره ذره دل مخاطب بر مظلومیت حقیقت کباب شود و پس از عاشورا، خروج مختار دل را خنک کند.
گاهی هم یک کتاب حسین کرد و یک باسواد در خانه گنجی بود تا زمستان سرد و بلند را شبها در پای کرسی و همراه شب چره، مقهور پهلوانی و قلعه گشائی شوی و ادامه آن در خواب، فرافکنی جفائی باشد که در روز با جور استاد شروع می‌شد ولی هیچگاه به مهر پدر نمی‌انجامید…
پس از انتشار این مجموعه چهار جلدی، دو نمونه از این نوع داستانها در سال‌های اخیر منتشر شده است؛ «سمک عیار» به تصحیح پرویز ناتل خانلری و «امیر ارسلان نامدار» به تصحیح محمدجعفر محجوب که می‌توانست برای ویراستار این مجموعه الگویی مناسب باشد و انتظار می‌رفت ویرایش کتابهای این مجموعه اگر نه فراتر، دست کم در حد آن دو باشد. اما متأسفانه چنین نشد و در نتیجه پرسشهای زیر برای خواننده همچنان بی‌پاسخ مانده است:
در انتشار این آثار چه نسخه‌هایی مورد استفاده قرار گرفته‌اند؟
چه نوع ویرایشی اعمال شده است؟
داستانها مربوط به چه دوره‌ای هستند؟ (در شناسنامه کتابها به قرنهای 10 و 13 اشاره شده اما ویراستار هیچ مقدمه‌آی بر این کتاب ننوشته و اطلاعاتی در این زمینه نداده است).
اگر واژه‌ای به غلط در کتاب آمده مثل «اساس» (حسین کرد، صفحه 111) که باید اثاث باشد یا آیه «و من یقتل مومنا متعمداً … » (آیه 93 سوره نساء) که به صورت من قتل مومنان معتمداً … آمده است و یا شعر مشهور سعدی (در گلستان باب سوم): «پشه چو پر شد بزند پیل را»‌که به شکل پشه چه پر شد به زندان پیل را (حسین کرد، صفحه 79) آمده است،‌گناه حروف‌چین است یا نسخه اصلی به این صورت بوده است و در هر دو حالت،‌ویراستار در قبال چنین اشکالاتی چه وظیفه‌ای داشته؟ اگر در شناسنامه کتابهای «مختارنامه» و «ملک جمشید»، نام مؤلفان آنها نیامده است، چه کسی باید اطلاعاتی  - هر چند مختصر – در اختیار خوانندگان بگذارد؟
البته وقتی چنین کاستیهای بدیهی وجود دارد، چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم که لغات دشوار معنی شود، نمایه اشخاص، اماکن، سلاحها، مثلها، شعرها، مناصب و… تهیه شود، ابیات ضمن کتاب تا حد امکان شناسایی و شاعران آنها معرفی شوند، در یک مقدمه، ویژگیهای مشترک این داستانها بیان شود گونه‌های ادبی که به آنها تعلق دارند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و…
×××
کتاب هفته مایل بود با ویراستار این مجموعه گفت و گویی داشته باشد اما به دلایلی گفت و گو نافرجام ماند و ناچار به گفت و گو با ناشر بسنده کردیم. امیر حسین‌زادگان، مدیر انتشارات ققنوس، در سرآغاز هر یک از کتابهای این مجموعه، خصوصیات این کتابها و انگیزه خود را برای انتشار آنها به روشنی توضیح داده است:
«داستانهای عامیانه فارسی گنجینه‌هایی از مضمون، تمثیل ، ضرب‌المثلها و آداب و رسوم فارسی‌زبانان به شمار می‌روند. توجه به چنین گنجینه‌هایی در اصل، پاسداشت فرهنگ و ادب کهن سرزمینی است به وسعت زبان فارسی . در چاپ جدید این داستانها که از این پس با عنوان «مجموعه ادبیات عامه» منتشر خواهند شد، با بهره از نسخه‌های متعدد و با به کارگیری رسم‌الخط جدید، نسخه‌ای حتی‌المقدور به دور از لغزشها و خوشخوان ارائه می‌گردد.
چه بسیار کسان که با خواندن این داستانها به جرگه کتابخوانان پیوستند زیرا این داستانها که اغلب، روایت پهلوانی و مردانگی و عشقند، با نثر شیرین و پرطمطراق، با افسانه‌سازی و خیالپردازی، خواننده را بر سر شوق می‌آورند و به خواندن ترغیبش می‌کنند. من نیز از جمله این بر سر شوق آمدگان و ترغیب‌شدگان بودم…»
در گفت و گویی که با ایشان انجام دادیم، از انتقادات با خوشرویی استقبال کردند، کاستیها را پذیرفتند و قول دادند در چاپهای بعدی، در رفع این کاستیها بکوشند.
انگیزه شما از انتشار کتابهای این مجموعه چه بود؟
همانطور که در یادداشت ناشر آورده‌ام ، من کتاب خواندن را با این داستانها شروع کردم و گاه روزهای بسیار با قهرمانان آنها همذات‌پنداری می‌کردم و دلم می‌خواست نسل جدید را در لذتی که از خواندن این آثار برده‌ام شریک کنم بنابراین شروع به جمع‌آوری نسخه‌های چاپ سنگی و چاپ سربی موجود از این کتابها کردم و نظرم این بود که نگذارم این قصه‌ها فراموش شوند. در مرحله اول قصد داشتم آنها را با رسم‌الخط جدید و نقطه‌گذاری چاپ کنم که خواندنشان برای مخاطبان جوان آسان‌تر و جذابتر باشد و در مرحله بعد،‌ ماده خامی باشد برای پژوهشگرانی که این نوع  داستانها می‌تواند ساخت مایه تحقیقات ادبی، تاریخی و جامعه‌شناسیشان باشد.
مخاطبان مورد نظر شما در این مجموعه چه کسانی هستند؟
من مخاطب عادی را در نظر داشتم، یعنی همه کسانی که این کتابها را برای سرگرم شدن می‌خوانند و از وقایع آن لذت می‌برند.
بهره‌گیری شما از نسخه‌های چاپی قدیمی‌تر – سنگی و سربی – به چه شیوه‌ای بود؟
همانطور که عرض کردم، هدف من در وهله اول، احیای این متون بود و تنها به این بسنده کردم که چاپی امروزی – از نظر رسم‌الخط و نقطه‌گذاری – از آنها به دست بدهم از این رو،‌آقای سیف‌الدینی هم فقط چنین ویرایشی را ا عمال کردند. البته پس از انتشار این کتابها با گروه دیگری از مخاطبان مواجه شدیم که با گروه مورد نظر ما تفاوت داشتند.
این مخاطبان چه کسانی بودند و چه انتظاراتی داشتند؟
این گروه کسانی بودند که به این متون به صورت منابع تحقیقاتی نگاه می‌کردند و به  همین دلیل، انتظار دیگری از آنها داشتند و شکل دیگری از کتاب را مطلوب می‌دانستند.
آنها به حق انتظار داشتند که کتاب دارای مقدمه‌ای مفصل باشد و منابع اصلی کتاب اعم از شفاهی و کتبی را معرفی کند، درباره ابیاتی که در کتاب آمده توضیحاتی بدهد و در صورت امکان، شاعران آن را معرفی کند، جنبه‌های مردمشناسانه و ادبی آنها را واکاوی کند و مباحثی از این دست که در حقیقت ما را به کلی غافلگیر کرد.
مواجهه با این گروه از مخاطبان چه حس و انگیزه‌ای در شما به وجود آورد؟
اول خوشحال شدم از این که خوانندگان فرهیخته و جدی از این مجموعه استقبال کرده‌اند چون این استقبال،‌خستگی ناشر را برطرف می‌کند و بعد احساس تعهدی جدی‌تر در ادامه راه را در من به وجود آورد.
پس قصد دارید کتابهای تازه‌ای از این مجموعه منتشر کنید؟
بله،‌ به خواست خدا، چهار عنوان دیگر از این مجموعه در دست تهیه است؛ ملک بهمن، رستم‌نامه، حاتم طائی و امیر حمزه.
خوانندگان می‌توانند امیدوار باشند که کتابهای بعدی، انتظارات بیشتری را برآورده کند؟
من در حد بضاعت خود سعی خواهم کرد این انتظارها را برآورده کنم و چنانچه موفق نشوم، نشان از آن دارد که کاری است فراتر از توان مادی و معنوی من.
و سخن پایانی؟
من از چاپ این مجموعه احساس رضایت می‌کنم  چون به یکی از آرزوهایم که احیای این داستانها بوده جامه عمل پوشانده‌ام . دیگر آنکه استقبال دانش‌پژوهان به ادامه راه مصمم‌ترم کرد علاوه بر اینکه از نظر فروش هم – در حد عرف – موفق بوده‌ایم.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه