گروه انتشاراتی ققنوس | جهان غریب و سراسر نمادین: نگاهی به کتاب«امروز چیزی ننوشتم» : ایران
 

جهان غریب و سراسر نمادین: نگاهی به کتاب«امروز چیزی ننوشتم» : ایران

فضای داستان‌ها و روایت‌های کوتاه « دانیل خارمس» نویسنده و شاعر روس، فضایی سرد، آبزورد، غریب و نمادین است. در لایه‌های تودرتوی داستانک‌های او می‌توان وضعیت انسان‌های تنها و منزوی را همراه با گونه‌ای انفعال در این موقعیت مشاهده کرد. او در تعمد برای ساختن چنین شخصیت‌هایی به زندگی روزمره ما سرک می‌کشد و مضامینش را در همین موقعیت‌های ساده و پیش پا افتاده محور داستان قرار می‌دهد. گاهی از پیرزن‌هایی می‌گوید که یکی یکی از پنجره افتاده و سقوط می‌کنند و راوی از دیدن آنها خسته می‌شود، گاهی در قالب ایجاد موقعیت‌های طنز‌آمیز به سبکی از نوشتار نزدیک می‌شود که شبیه متن‌های گروتسک  با گونه‌ای از توهم و ترس همراه است. این شیوه نوشتن به سبکی خاص تعلق دارد که بی‌گمان می‌توان «خارمس» را یکی از بنیانگذاران آن دانست. ایجاز در روایت همراه با استفاده از ظرفیت موقعیت‌های عادی در نشان دادن انفعال کنش انسانی از او نویسنده‌ای غیرعادی ساخته است، آنقدر که می‌توان او را استاد این فضاسازی‌های وهمی، عجیب و به شدت قابل لمس دانست. گاهی آنجا که  منتظریم داستان خود را درباره مردی مو قرمز برایمان تشریح کند، بعد از توصیف اولیه‌ای درباره ظاهر آن مرد  که نمی‌توانسته صحبت کند چون دهان نداشته، دماغ نداشته، دست و پا  نداشته و  در کل وجود نداشته دست از داستانسرایی می‌کشد و بی آن که توضیح دهد خود را مجاب می‌کند که درباره موجودی که نیست صحبت نکند، چه آن که در چنین موقعیتی به گفته او معلوم نیست درباره چه کسی حرف می‌زنیم.
استفاده از این موقعیت‌ها با همان ترفند آشنا در ایجاز رخ می‌دهد، نویسنده زمانی که به تشریح یک موقعیت، یک لحظه و یک وضعیت خاص می‌پردازد، درباره آن وضعیت شرح و تفسیر اضافه‌ای ندارد، این سادگی در تصویرسازی، «خارمس» را در جایگاه نویسنده‌ای آبزورد قرار می‌دهد، آبزوردی که به گفته«ماتویی یانکلویچ» در دنیای «خارمس» همان زندگی واقعی است.« واقعیت متعالی تنها در عجیب‌ترین چیزها، زشت‌ترین نشانه‌ها و بی معنا‌ترین رویداد‌ها قابل دسترسی است.» رویدادهایی که او توصیف می‌کند به نوشته این منتقد به طور همزمان کاملاً عادی، پیش پا افتاده و هنجارشکن هستند. آنها به ترتیب یا وقایعی روزمره‌اند، یا مداخلاتی از دنیایی دیگر در روابط روزمره ما هستند. او به آزمودن این برخوردها پرداخت تا بتواند کلمات را از معنای عادی خود تطهیر و ابژه‌ها را آغشته نوعی مفهوم هستی‌شناسانه، فراتر از کاربرد عملی آنها کند.
 « خارمس» از این زاویه نویسنده‌ای آوانگارد محسوب می‌شود. متأثر از سورئالیست‌ها و فوتوریست‌هاست، اما توانسته به نگاه و سبک ویژه خود دست پیدا کند. در نامه‌ای که به دوست بازیگرش «کلودیا پوگاچفا» نوشته از منظم کردن جهان تا آنجا که « هنر پدیدار می‌شود » سخن گفته بود: «حالا وظیفه من این است که نظم صحیح را برقرار کنم... وقتی که شعری می‌نویسم نه ایده شعر و نه محتوا  و نه مفهوم  مبهم کیفیت که در واقع چیزی مبهم‌تر و درک‌نشدنی‌تر برای ذهن خرداگرا و در عین حال قابل درک برای من است ؛ و آن چیزی نیست جز پاکیزگی نظم. این همان پاکیزگی موجود در خورشید، چمن، انسان و شعر است. هنر حقیقی همردیف واقعیت دست اول است، دنیا را می‌سازد و اولین بازتاب آن است. هنر حقیقی لزوماً واقعی است.»
 به نوشته «ماتویی یانکلویچ» که در مقدمه‌ای ارزشمند به بررسی جهان نویسندگی «خارمس» پرداخته و این مقدمه نیز در ابتدای کتاب «امروز چیزی ننوشتم» چاپ و منتشر شده، در نظر «خارمس»، شعر باید از طریق نظم«پاک» یا صحیح کلماتش به ابژه‌ای در جهان تبدیل شود که قادر به تغییر آن باشد. برای تأیید این گفته می‌توان به این نقل قول «خارمس» مراجعه کرد که می‌گوید: «اینها تنها یک مشت کلمه روی کاغذ نیستنند، بلکه به اندازه این جوهردان کریستالی که در برابر من روی میز است، واقعی‌اند. انگار که این ابیات تبدیل به چیزی می‌شوند، می‌توان آنها را از روی کاغذ برداشت و پرت کرد سمت پنجره تا پنجره بشکند. این قدرت کلمات است.»
«دانیل ایوانویچ یواچف» مشهور به «دانیل خارمس» ،۳۰ دسامبر ۱۹۰۵ در سن پترزبورگ به دنیا آمد و ۲ فوریه ۱۹۴۲ در سن پترزبورگ درگذشت. او  شاعر، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس سبک فراواقع‌گرا و آبزورد در دوران اولیه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. یکی از نام‌های مستعار او که با الفبای لاتین با آن امضا می‌کرد دانیل خارمس بود.
او در سن پترزبورگ و در خانواده «ایوان یواچف» یکی از اعضای سرشناس گروه انقلابی اراده خلق زاده شد. در این دوران یواچف بزرگ به دلیل مشارکت در اعمال خرابکارانه علیه تزار الکساندر سوم روسیه در زندان بود و با آشنایی با آنتون چخوف در طول سفر اخیرش به ساخالین به یک فیلسوف مذهبی بدل شده بود. دانیل نام مستعار «خارمس» را وقتی ابداع کرد که در حال تحصیل در دبیرستان معتبر آلمانی «پترشول» بود، که احتمالاً تحت تأثیر شخصیت مورد تحسینش، یعنی شرلوک هلمز این نام را برگزید.
کتاب « امروز چیزی ننوشتم»  که با ترجمه «رضا مرتضوی» از سوس انتشارات «ققنوس» چاپ و روانه بازار کتاب شده، تنها اثری است که از این نویسنده به فارسی ترجمه  شده است.  مقدمه درخشان کتاب در کنار داستان‌های زیبای این نویسنده، ما را به خوبی با جهان داستانی او درگیر می‌کند.


 

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه