گروه انتشاراتی ققنوس | جنگ فرسایشی با درون خویش
 

جنگ فرسایشی با درون خویش

زن ایرانی در اغلب داستان های ایرانی معمولا خاموش و سر به زیر است. به اندازه مرد ایرانی در دنیای بیرون حادثه تراشی نمی کند و خیلی اهل سر و صدا نیست، اما به همان میزان در درونش غوغایی است. ساکت ترین آنها، آن جا که امکان رو در رویی با چالش های جنس مخالف خود، مرد را ندارد، با درون خود در می افتد و گاه جنگ بی پایان، اما به ظاهر خاموش چنان ویرانگر پیش می رود که در پایان، فقط جسم خسته و روح نامتعادلی از یک زن باقی می ماند که دیگر میلی به ادامه زندگی ندارد. رمان«سامار» نوشته الهام فلاح، بخشی از این نوع زندگی ها را روایت می کند.

شخصیت اصلی داستان، شیدا فکور با مهران در زندگی مشترک به مشکل برخورده و در نهایت از هم جدا شده اند. مهران از زندگی شیدا کنار رفته، البته به درخواست شیدا و از این مرحله به بعد ماجراهای زندگی شیدا شکل می گیرد. او که به دلیل نازایی، ادامه زندگی با مهران را بی نتیجه دانسته، انتظار دارد بعد از جدایی به زندگی مورد علاقه اش برسد و به نوعی آزادی های دلخواه خود را باز یابد اما در عمل این گونه نمی شود. شیدا در اوج تنهایی که قدرت انتخاب مجدد را هم دارد به این نتیجه می رسد که هنوز دل در گرو عشق مهران دارد و وسوسه های تازه برای او چندان مطلوب نیست. مشکل جدی او در این مرحله، ناتوانی در تصمیم گیری است. به دلایل گوناگون تصمیم های لازم را مدام به تاخیر می اندازد تا جایی که عملا شانس های بزرگ زندگی خود را یکی پس از دیگری از دست می دهد و در پایان به تنها چیزی که فکر می کند نابودی خود است. رویکرد نویسنده بیشتر بر درونی گرایی شخصیت زن داستان متمرکز شده است. در جهان بیرون داستان اتفاق های خاصی دیده نمی شود. آن چه بخش های مختلف داستان را پیش می برد، تداعی های ذهنی راوی است. داستان با صحنه آماده شدن شیدا برای از بین بردن خود شروع می شود که در ادامه، او وقایع و صحنه هایی را یادآوری می کند که باعث شده اند به این مرحله بحرانی برسد. پایان داستان دوباره به صحنه آغازین آن برمی گردد، البته با افزوده شدن یک صحنه دیگر که به نوعی پایان بخش داستان است. شیدا فکور، یک زن امروزی است اما یک همسان تاریخی هم دارد که متعلق به چندین دهه قبل است. نویسنده در کنار روایت زندگی شیدا، زندگی شخصیت«چمان بانو»را هم به صورت موازی می آورد که تقریبا شبیه زندگی شیدا است. با این تفاوت که زمان زیستی این دو چندین دهه فاصله دارد. اگر شیدا را نمونه ای از زنان نسبتا مدرن امروزی فرض کنیم، چمان بانو، نمونه ای از زنان عصر پهلوی اول محسوب می شود که در آن هنوز مناسبات ارباب رعیتی و حکمرانی خان ها به ویژه در محیط های روستایی استوار است. این دو زن تقریبا آیینه تمام نمای زندگی همدیگر هستند. با این تفاوت که سرگذشت چمان بانو در گذشته اتفاق افتاده و به نوعی پرونده زندگی او بسته شده، در حالی که وقایع سرگذشت شیدا در حال وقوع است. چون شیدا قصه زندگی چمان بانو را می داند، مرحله به مرحله از زندگی خود را با آن مقایسه و از تشابه عجیب آن حیرت می کند. از منظر این دو شخصیت، درد بی درمان آنها از نازایی شروع می شود.

البته این قضیه متاثر از یک باور عمومی است که با ماهیت زن هم همخوانی دارد. این که وجود زن با زایش در آمیخته و اگر غیر از این باشد با اصل قضیه منافات دارد. بی گمان از این رهگذر است که وقتی دو شخصیت شیدا و چمان بانو مطمئن می شوند قادر نیستند بچه ای را به دنیا بیاورند، نسبت به عشق اولیه خود سرد و بی تفاوت می شوند و در نهایت، عشق تازه ای را در سر می پرورانند که وقتی به چند قدمی آن می رسند به پوچ و بی نتیجه بودن آن هم پی می برند. بنابر این، خود را در دو سوی زندگی بازنده احساس می کنند و از این جاست که جنگ واقعی آنها با خودشان شروع می شود. برای چمان بانو، خیانت دو سویه ای در زندگی اش صورت گرفته که سرانجام او تنها و با خاطرات تلخ و کشنده گذشته و در انزوا روزگار می گذراند، اما برای شیدا این خیانت دو سویه هنوز صورت کامل به خود نگرفته است. بنابر این، در ستیز شیدا با خودش هرچند شدت به مراتب بیشتری نسبت به چمان بانو دارد اما هنوز فرصت های اندکی باقی مانده که با استفاده از آنها می توان به گذشته باشکوه عشق اولیه بازگشت.

الهام فلاح قلم روان و حس برانگیزی دارد. روایت سیال او از زندگی زنان ایرانی در عصر حاضر و چندین دهه قبل چنان در هم تنیده و در نهایت یکدست شده که مخاطب هنگام مطالعه داستان متوجه فاصل زمانی طولانی در اثر نمی شود. شیدا گویی همان چمان بانو است که در دهه های قبل و در محیط کاملا متفاوت زیسته و بر عکس. از منظر نویسنده، موقعیت و مشکل زن ایرانی با گذشت زمان چندان فرق نمی کند بلکه شکل ظاهری آن به دلیل تفاوت نسل ها متفاوت می شود. با این حال، ماهیت مشکل این زنان همچنان پابرجا می ماند و آن چه در این بین تغییر می کند، اعداد تاریخ است که طبعا گریزی از آن نیست.

چاپ اول(زمستان 1392) رمان«سامار» نوشته الهام فلاح در 176 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و با قیمت 7500 تومان از سوی انتشارات ققنوس در تهران چاپ و منتشر شده است.

ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه