گروه انتشاراتی ققنوس | تجدد آمرانه: کتاب اندیشه زوزنامه ایران
 

تجدد آمرانه: کتاب اندیشه زوزنامه ایران

روزنامه ایران

بیش از ۲۰۰ سال است که الگوى مدرنیت اروپایى در جامعه هاى غیراروپایى همچون ترکیه و ایران تنها الگوى پذیرش مدرن سازى تلقى شده است و مطابق الگوى فرانسه پس از عصر ناپلئون، لازمه مدرن شدن وجود دولت مقتدر متمرکز و صنعتى شدن جامعه بود.
در جامعه اروپایى فرایند مدرن سازى با رشد و گسترش تدریجى خرد نقاد (که ملازم تحقق تدریجى خودمختارى فردى بود) همراه بود، اما در ترکیه عثمانى و ایران وضع بر عکس بود. حقوق فرد و رابطه او با حکومت از نگاه تجددخواهان خاورمیانه از اهمیت جزئى و نه محورى برخوردار بود و به نظر مى رسید خرد نقاد و خودمختارى فردى اهمیت چندانى ندارد. دلیل اصلى این تفاوت در این واقعیت نهفته بود که رشد جامعه هاى مدرن اروپایى با عصر استعمار و امپریالیسم اروپایى و درگیرى با شرق همزمان بود و از آن بهره مند مى شد. اما مدرن سازى در خاورمیانه نوعى واکنش بود. 
برخى استدلال مى کردند که «معاصر لاشما» (به زبان ترکى muasirla.sma) یا «امروزى بودن» (به زبان فارسى) تنها به وسیله یک «مستبد مصلح» که با حفظ قدرت و متمرکز ساختن اقتدار سیاسى خود از راه «بستن مطبوعات» انحلال مجلس و محدود کردن قدرت روحانیت که کشور را براى انقلاب اجتماعى مهیا مى سازد، قابل حصول است؛ کارى که در ترکیه از جانب مصطفى کمال و در ایران از سوى رضاخان صورت پذیرفت.
کتاب حاضر مجموعه مقالاتى است که در نتیجه یک کار گروهى در مورد «تجدد آمرانه در ترکیه و ایران» در بهار ۱۹۹۹ در «پژوهشکده بین المللى تاریخ اجتماعى» سازمان داده شد. قصد از اجراى این طرح، مطالعه تاریخى تطبیقى، سنجشى و جامع در مورد مدرن سازى در ترکیه و ایران پس از جنگ جهانى اول بود. تورج اتابکى در فصل «خلاقیت، روحانیت و جمهوریت در ترکیه و ایران» به بررسى موانعى مى پردازد که ۲ فرمانرواى اقتدارگرا در ترکیه و ایران در تحکیم حکومت خود با آنها روبه رو شدند. محمدعلى همایون کاتوزیان، در فصل «دولت و جامعه در دوره رضاشاه»، تغییر تدریجى در شیوه فرمانروایى رضاخان از دیکتاتورى به حکومت استبدادى را مورد بررسى قرار مى دهد. مطالعه احزاب سیاسى و سیاست هاى حزبى در ترکیه و ایران موضوع فصل هاى «ایران نو و زوال سیاست هاى حزبى در دوره رضاشاه» نوشته متیو الیوت، «نهادسازى در جمهورى کمالیستى» نوشته اریک یان زوکر و «ملاحظاتى درباره رژیم تک حزبى ترکیه در دوره اینونو» نوشته جمیل کوچاک است. نوآورى فرهنگى موضوع فصل هایى است که هوشنگ شهابى و جان پرى نوشته اند. در فصل «مقررات لباس پوشیدن براى مردان در ترکیه و ایران»، شهابى نگرش رژیم هاى ترکیه و ایران را در پذیرش سنت ها و قوانین اروپایى مقایسه مى کند، در حالى که پرى در «اصلاح زبان در ترکیه و ایران» به مقایسه کوشش هاى مصطفى کمال و رضاخان مى پردازد. ایجاد نهادهاى اجتماعى جدیدى چون ارتش و سازگارسازى آن در ترکیه و ایران موضوع فصل «ارتش، جامعه مدنى و دولت در ایران» نوشته استفانى کرونین و فصل «ارتش و پایه گذارى جمهورى ترکیه» نوشته مرحوم دانکوارد روسو است.
و سرانجام در بخش پایانى کتاب، اولیور باست در فصل مربوط به سیاستمدار ایرانى، وثوق الدوله، پیشینه سیاست خارجى ایران را در دوره پس از جنگ جهانى اول مورد بررسى قرار مى دهد.
الگوى راهبرد توسعه آمرانه که آتاتورک و رضاخان آن را به اجرا درآوردند تاکنون موضوع تحلیل مقایسه اى دقیق قرار نگرفته است و این کتاب در راستاى این منظور تدوین و گردآورى شده است. رژیم هاى این ژنرال هاى مصلح را مى توان آمیزه بى همتایى از سنت قرن نوزدهمى «پاشاى مصلح» (که آغازگرش محمدعلى پاشاى مصر بود) از یک سو و دیکتاتورى هاى مدرن تر اروپایى (بویژه مدیترانه اى) دوره میان ۲ جنگ جهانى از سوى دیگر دانست. این کتاب شناختى به دست مى دهد از روشى که آتاتورک و رضاخان در شکل دهى به دولت وجامعه خود در پیش گرفته بودند
 
 
 
 
 
 
 
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه