كتابي با نام «من اسپارتاكوس هستم» كه به فارسي هم ترجمه شده است. اين كتاب با ترجمه محمداسماعيل فلزي توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهي بازار نشر شده است. نسخه اصلي اين كتاب در سال ۲۰۱۲ چاپ شده است.
اين بازيگر پيشتر در زندگينامهاش كه با نام «پسر مرد ضايعات فروش» منتشر كرده، نوشته است: «پدرم كه در روسيه تاجر اسب بود، وقتي به امريكا آمد اسب و ارابهاي خريد و به شغل خريد و فروش آهن قراضه و ضايعات روي آورد. حتي در خيابان ايگل كه فقيرترين منطقه شهر بود و همه خانوادههاي ساكن آن با فقر دست و پنجه نرم ميكردند، شغل اسقاطفروشي در پستترين مرتبه درآمد قرار داشت و من پسر چنين كسي بودم.»
كرك داگلاس علاوه بر بازيگري، نويسنده هم هست. او در ايام بازنشستگي، كتابهاي مختلفي از دوران بازيگري و فعاليتهاي سينمايياش نوشته كه در كنار چند رمان، به چاپ رسيدهاند.
از جمله اين كتابها ميتوان به «پسر مرد اسقاط فروش»، «رقص با شيطان»، «هديه»، «آخرين تانگو در بروكلين»، «آينه شكسته»، «قهرمانهاي جوان كتاب مقدس»، «صعود از كوه: كوشش من براي يافتن معناي زندگي»، «سكته مغزي توام با خوش شانسيام»، «نگاهي به نود سال زندگي توام با عشق و آموختن» و «من اسپارتاكوس هستم» كه با پيشگفتاري از جورج كلوني به چاپ رسيده است.
در قسمتي از كتاب «من اسپارتاكوس هستم» ميخوانيم:
اخذ امتياز ساخت فيلم از اين كتاب خطر چنداني نداشت. اما استخدام فارست در مقام نويسنده فيلمنامه هزاران دلار خرج داشت. قمار اصلي اين بود. اما يونايتد آرتيستس مصرانه از من ميخواست فيلم ديگري بسازم. آنها قول پشتيباني داده بودند.
با غرور آميخته با خوشبيني گفتم: «ادي، قرارداد رو ببند. اين طوري صد دلار جلو ميافتيم.»
با شروع سال ۱۹۵۸ به نظر ميرسيد اوضاع براي من بر وفق مراد است.
فيلم وايكينگها تابستان آن سال پرده سينماها را تسخير كرد. من نامزد بازي در دو فيلم ديگر نيز شدم: آخرين قطار گان هيل (فيلمي با كارگرداني جان استرجز و بازي آنتوني كويين) و مريد شيطان (فيلمي بر اساس داستاني آميخته با جنگ و انقلاب از كمپاني برت لنكستر) . قرار بود براي ساخت اين فيلم من و برت با سر لارنس اوليويه شريك شويم.