گروه انتشاراتی ققنوس | ملاحظات زیبایی‌شناسانه و امور روزمره
 

ملاحظات زیبایی‌شناسانه و امور روزمره

 
روزنامه شرق ـ 3 مرداد 1396
 
 
ملاحظات زیبایی‌شناسانه و امور روزمره
بسیاری از علاقه‌مندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیده‌اند. مدخل‌های استنفورد برای کسانی که اولین‌بار با مساله یا مبحثی در فلسفه آشنا می‌شوند، بسیار راهگشا است. از سال گذشته بود که کتاب‌های این مجموعه از سوی نشر ققنوس به همت مسعود علیا به فارسی منتشر شد و اکنون به مجلد هفتاد‌ونهم رسیده است. مجلد یکی‌مانده به آخر مدخلی است درباره «زیبایی‌شناسی امر روزمره» که در تاریخ فلسفه غرب عمر زیادی ندارد. در تاریخ زیبایی‌شناسی غرب، گستره موضوعاتی که مورد توجه قرار گرفته‌اند، از اشیا و پدیده‌های طبیعی، سازه‌ها، اشیای مفید و اعمال آدمیان تا آنچه امروزه هنرهای زیبا شمرده می‌شود، وسیع‌تر شده است. اما از قرن نوزدهم این گفتار بیش از پیش بر هنرهای زیبا متمرکز شده است. در نیمه دوم قرن بیستم دلبستگی به طبیعت و محیط زیست دوباره پا گرفت و به دنبال آن کندوکاو در هنرهای مردم‌پسند، این گستره کم‌وبیش محدود زیبایی‌شناسی، به‌دفعات زیر سوال رفت. زیبایی‌شناسی روزمره دامنه‌اش را از راه گنجاندن اشیا و رخدادها و فعالیت‌هایی که زندگی روزمره مردم را می‌سازند گسترده‌تر می‌کند. مدخل حاضر نشان می‌دهد دقیق‌تر آن است که بگوییم این تحول تازه نه گشودن عرصه‌ای نو بلکه برگرداندن گستره زیبایی‌شناسی به جای اول خود است. همچنین می‌کوشد این موضوع را در بیرون از سنت‌های فرهنگی جهان غرب نیز بکاود که دلمشغول زیبایی‌شناسی زندگی روزمره‌اند، هرچند در قالب نظریه‌های زیبا‌شناختی تدوین نشده‌اند. برای مثال در سنت اسکیموها ملاحظات زیبایی‌شناسانه در تمام فعالیت‌های روزمره تنیده است، از جمله در ابزارسازی. حتی در سنت‌های دیگری مانند سنت ژاپنی و چینی که در آن‌ها کنش‌های هنرآفرین مشخصی در زمینه نقاشی و ادبیات و تئاتر و مانند این‌ها وجود دارد، کنش‌های زیبایی‌شناختی در جای‌جای زندگی روزمره مردم جاری است. براین‌اساس، چه‌بسا در این سنت‌های فرهنگی نیازی نباشد گفتاری زیباشناختی وجود داشته باشد که مشخصاً مختص به زندگی روزمره باشد. ازاین‌رو، این برداشت که زیباشناسی روزمره در زمره تازه‌ترین یافته‌های گفتاری زیبا‌شناسی است باید در بستر زیباشناسی انگلیسی- آمریکایی اواخر قرن بیستم جای داده شود. به بیان دیگر، زیباشناسی روزمره واکنشی بود علیه آنچه محدودیت بیش از اندازه گستره زیبایی‌شناسی پنداشته می‌شد. بنابراین در زیباشناسی روزمره، افزون بر اینکه به موارد و کیفیت‌های بیشتری توجه می‌شود، (از مصنوعاتی که روزانه از آن‌ها استفاده می‌شود تا خرده‌کاری‌های گوشه‌وکنار خانه و فعالیت‌های متعارف روزانه) موضوعات نظری نیز طرح می‌شود، موضوعاتی که جریان غالب رایج در زیباشناسی غرب به‌قدر کافی به آن‌ها توجه نکرده است. شرحی که در مدخل حاضر در باب زیباشناسی روزمره آمده بر چنین موضوعاتی متمرکز است، موضوعاتی که برای تبیین و به‌پرسش‌کشیدن گفتار مسلط زیباشناسی در فلسفه معاصر غرب طرح شده‌اند.
ثبت نظر درباره این نقد
عضویت در خبرنامه