گروه انتشاراتی ققنوس | قاچاق و فاتحه نشر ایران
 

قاچاق و فاتحه نشر ایران 1397/8/26

مشاهده

منبع: خبرگزاری ایسنا

شنبه ۲۶ آبان ماه ۱۳۷۶

 

یک ناشر با بیان این که اگر وضعیت قاچاق کتاب به همین منوال پیش برود، فاتحه نشر ایران خوانده می‌شود می‌گوید: قاچاقچیان کتاب به دلیل تخفیف و حربه کتاب سانسورنشده همیشه یک گام از ناشران جلوتر هستند.

امیر حسین‌زادگان - مدیر انتشارات ققنوس - در گفت‌وگو با ایسنا درباره قاچاق کتاب، اظهار کرد: این موضوع فقط بحث یک انتشارات نیست؛ بحث نشر ایران است. یک نشر با سابقه  ۴۰ساله، بالغ بر ۲۰۰۰ عنوان کتاب دارد، که از این تعداد فقط ۲۰ عنوان کتاب پرفروش می‌شود؛ قاچاقچیان کتاب بدون هیچ ریسکی و بدون پرداخت حق‌الزحمه، این کتاب‌ها را منتشر می‌کنند و چون هزینه‌ای بابت کتاب پرداخت نمی‌کنند با درصد تخفیف‌های نجومی و بالایی کتاب‌ها را به فروش می‌رسانند، که این موضوع بازار اصلی کتاب را محدودتر می‌کند.

او افزود: در تهران  بالغ بر ۹۰۰ دستفروش، کتاب‌های قاچاق  را به فروش می‌رسانند، که شهرداری اقدامی در برابر آن‌ها انجام نمی‌دهد. آن‌ها با توجه به در دسترس بودن دست‌فروشی‌ها و ارزان‌تر بودن کتاب‌های‌شان، از فروش بالایی برخوردار بودند. در همین چند وقتی که مبارزه با قاچاقچیان شکل گرفته بسیاری از کتاب‌های پرفروش ما پرفروش‌تر شده و خیلی از مشتریانی که قبلاً  با ما کار نمی‌کردند با ما تماس می‌گیرند و خواهان کتاب‌های پرفروش‌مان هستند. این موضوع نشان می‌دهد اتفاق‌هایی که افتاده به اقتصاد نشر کمک می‌کند.

این ناشر تاکید کرد: غیر از نشر ما، انتشارات امیرکبیر، نگاه و چشمه هرکدام ۲۰-۳۰ عنوان کتاب پرفروش دارند که توسط قاچاقچیان کتاب منتشر می‌شوند، و زمانی که به هر کدام از  انبارهای کتاب قاچاق  می‌روید کتاب‌های پرفروش هر نشر با تیراژ بالا موجود است؛ مثلا کتاب «شازده کوچولو» در یکی از  انبارها  ۲۰هزار جلد موجود بود. قیمت این کتاب را که ۱۲ هزار تومان است با قیمت سه‌هزار تومان فاکتور می‌زنند.

حسین‌زادگان خاطرنشان کرد: اقدامات اتحادیه ناشران برای مبارزه با قاچاق کتاب می‌تواند به ناشران کمک کند اما به شرطی که ادامه‌دار باشد و منوط به ناشران و پخشی‌ها نشود؛ این اتفاق باید در کتاب‌فروشی‌ها هم بیفتد و اتحادیه و گروه صیانت از حقوق ناشران، مولفان و مترجمان از آن‌ها بازدیدهای دوره‌ای داشته باشند. ابایی و ترسی هم نباشد زیرا یکی از وظایف اتحادیه بازرسی از این اماکن است؛ بروند اگر مشکلی هست مشکل را برطرف کنند و اگر مشکلی نیست تشکر کنند و بیرون بیایند. نه همکار کتاب‌فروش باید ناراحت شود و نه بازرس‌های اتحادیه احساس معذوریت داشته باشند. ما هم اعلام کردیم اگر می‌خواهید بازرسی را از انبار انتشارات، مرکز پخش و  فروشگاه ما شروع کنید، البته تمام ناشران و مراکز پخش بزرگ اعلام آمادگی کرده‌اند که بازرسی با خود آن‌ها شروع شود. بازرسی باید ادامه‌دار باشد و به یک‌سری برخورد مقطعی و مسکنی منوط نشود.

او سپس متذکر شد: نمی‌شود به مردم گفت کتاب‌های قاچاق را  نخرید، زیرا دست‌فروشان به دو دلیل از ناشران جلوترند؛ یکی تخفیف و دوم حربه این‌که کتاب سانسور ندارد. خیلی از کتاب‌هایی که در ایران اجازه انتشار نداشته توسط این‌ها فروخته می‌شود که باعث شده آن‌ها مقبولیتی بین خوانندگان کتاب پیدا کنند. مشکل زمانی شروع شد که شروع به افست کردن کتاب‌های پرفروش ناشران کردند و با این عنوان فروخته می‌شوند که نسخه‌هایی که در کتاب‌فروشی‌ها هست، سانسور شده، به همین دلیل آن‌ها یک گام از ما جلوترند. این فرهنگ باید جا بیفتند که وقتی نشری می‌گوید کتاب سانسوری ندارد و کتابش با کتاب دست‌فروش فرقی ندارد، مردم قبول کنند. نشر ما این فرهنگ‌سازی را از  آقای عباس معروفی شروع کرد؛ با او مصاحبه‌ای گرفتیم که گفت تمام نسخه‌هایی که با نام انتشارت «گردون» منتشر می‌شود فیک و جعلی است. باید از نویسندگان دیگر هم خواست تا بگویند این کتاب‌ها واقعا سانسوری ندارند. این مسئله باید بین مردم جا بیفتد. اما همان‌طور که گفتم  قاچاقچیان به دلیل قیمت پایین‌تر  و در دسترس بودن همیشه یک گام از ما جلوترند. فرد از  مترو پیاده می‌شود تا از پله‌ها بالا بیاید کتاب‌ها را آن‌جا می‌بیند که معمولا فروش بالایی هم دارند.  طبق فاکتورهایی که اتحادیه ناشران و کتابفروشان از قاچاقچیان کتاب گرفته، برخی از دست‌فروشان روزانه به انبارهای‌شان مراجعه کرده و ۱۰ جلد ۱۰ جلد کتاب می‌گرفتند، حتی برخی دوبار مراجعه می‌کردند.

او درباره این‌که گفته می‌شود قاچاقچیان کتاب از حمایت برخوردار بودند، مثلاً استفاده از کاغذ با نرخ ارز دولتی، گفت: فکر نمی‌کنم این‌ها به جایی وصل باشند که از حمایت بیشتری برخوردار باشند. متأسفانه بسیاری از قاچاقچیان کتاب از ناشران رسمی هستند و از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه نشر دارند، اما کتاب‌هایی را که اعلام می‌کردند چاپ  نمی‌کردند و به جایش، کتاب‌های دیگری چاپ می‌کردند. فکر نمی‌کنم بین این‌ها با ناشران دیگر، از نظر دریافت کاغذ و تسهیلات، فرقی وجود داشته باشد.

 

 

ثبت نظر درباره این خبر
عضویت در خبرنامه