انسان امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند «دوستی» و «ارتباط» است. اسپینوزا فیلسوفی است منادی الهیات دوستی، و فلسفه سیاسیای آفریده است متلائم با عشق و ارتباط و قائم بر ارزش انسان. همچنین اسپینوزا در فلسفه سیاسی امروز چنان جایگاهی یافته است که بخشی از تحولات این فلسفه با ارجاع به او صورتبندی شده است.
پژوهش حاضر از منظر تحلیل بنیانهای متافیزیکیِ فلسفه سیاسی اسپینوزا صورت میگیرد. در اغلب تفاسیر مربوط به اسپینوزا، نظریه او در باب مقولات مابعدالطبیعه، علمالنفس، معرفتشناسی، علمشناسی و نظریه اخلاق او بررسی میشود، و به سنجش نسبت این ابعاد فکر فلسفی وی با الگوی آرمانیاش در باب امر سیاسی و قدرت سیاسی پرداخته نمیشود.
نخستین کتابها درباره اسپینوزا و فلسفه او در دوران خود او نگاشته شد. از آن زمان تاکنون اسپینوزاپژوهی با ترجمه و تفسیر آثار او در زبانهای هلندی، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی و اسپانیایی تداوم یافته، و امروز حجم انبوهی از تفاسیر در زبانهای مختلفِ عمدتاً اروپایی در دست است که علاوه بر اینکه راهگشاهی فهم اسپینوزا هستند، از منظری حتی مانعی معرفتشناختی برای مواجهه با آثار فیلسوف هلندی عصر روشنگری رادیکال فراهم ساختهاند.