خبرگزاري كتاب ايران
چهارشنبه 2 مرداد 1398
............................
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،«بلند شدم و دویدم طرف در. ایناس نشسته بود روی پلههای دم در هال. کنار او نشستم و بیسروصدا گریه کردم. باور نمیکردم داود پدرم بوده باشد. تا نیمهشب خوابم نبرد. داود در نظرم زنده شده بود. با بدن گندیده راه افتاده بود توی روستا. حتی صدای در زدنش را هم شنیدم. ایناس کنارم خوایده بود. آن طرف اتاق، لیلا و دخترش خواب بودند. باد لای شاخههای توت میپیچید و خش خش میکرد. بلند شدم و از پشت پنجره به درخت توی حیاط نگاه کردم. نوری از در حیاط آمد تو و رفت طرف طویله. محمد بود. تفنگی برداشت و برگشت طرف در حیاط. تفنگ را داد به کسی که توی تاریکی ایستاده بود کنار در. سرم را دزدیدم. رفتم کنار در اتاق ایستادم. میخواستم وقتی او خوابید برم بیرون اما نخوابید. نشست روی پلههای دم در و چراغ را کنار پایش گذاشت روی زمین. در روشنایی چراغ، اسلحه کوچکش را دیدم. شبیه اسلحه دایی بود. نوکش را چسبانده بود زیر چانهاش و بیحرکت مانده بود.»
آنچه که خواندید بخشی بود از صحبتهای «شاهپری» شخصیت اصلی رمان «شاهپری» اثر زهرا امیدی که از سوی انتشارات هیلا منتشر شده است. داستان این رمان در زمان پیش از انقلاب میگذرد و دارای ۳ بخش اصلی است که بخش اول ۶ فصل، بخش دوم ۷ فصل و بخش سوم ۹ فصل دارد.
امیدی در این کتاب داستان زندگی زنی به نام «شاهپری» و «محمد» را بیان میکند که مسیر زندگیشان تحت تأثیر یک قاچاقچی اسلحه به نام عماد تغییر میکند. شاهپری در دوره کودکی یعنی زمانی که با پدرش داودخان و مادرش سیاهگیس در روستای زادگاهش، از توابع ایلام، زندگی میکرده به دلیل فرار داییاش درگیر ماجراهایی میشود که به ناچار از والدینش جدا میشود و به بغداد میرود. او پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای بسیار، در آغاز نوجوانی با رقصندهای عرب آشنا میشود و با وقایع جدیدی مواجه میشود.
«شاهپری» سومین رمانی است که به قلم زهرا امیدی نوشته و منتشر شده است. او این باره بهایبنا میگوید: پیش از این کتاب، دو رمان «قلبهای متروک» و «خارج از خط» از من از سوی یکی از ناشران شهرستان ایلام به نام «زاگرو» منتشر شده بود اما به دلیل توزیع محدود، به خوبی دیده نشدند. برهمین اساس تصمیم گرفتم رمان بعدی را به انتشارات ققنوس در تهران بدهم تا توزیع گستردهتری داشته باشد.
امیدی درباره رمان «شاهپری» توضیح میدهد: معمولا داستانهایی که مینویسم در شهر ایلام میگذرد، اما فضای این رمان در مقایسه با دو کار قبلیام بومیتر است و مکانی را در آن به تصویر کشیدهام که کودکیام در آنجا سپری شده و به خوبی با آن مکان و فرهنگش آشنایی دارم.
او با اشاره به اینکه از بومیشدن میتوان به جهانیشدن رسید، میگوید: موضوع اصلی داستان، درباره یک قاچاقچی اسلحه است که دایی «شاهپری»، شخصیت محوری رمان، است، دایی شاهپری به دلیل اینکه یکی از ماموران دولتی را کشته به همراه شاهپری که در آن زمان کودک است به بغداد فرار میکند و در آنجا درگیر ماجراهایی میشوند.
این نویسنده با بیان اینکه داستان این رمان از زبان راویهای مختلف روایت شده، میافزاید: این رمان سه بخش دارد که داستان بخش اول از زبان محمد، داستان بخش دوم از زبان شاهپری و داستان بخش سوم به دلیل اینکه مصادف میشود با بزرگ شدن محمد و شاهپری، از زبان هر دوی آنها روایت میشود.
او ادامه میدهد: این داستان را پیش از انتشار در جلسات انجمن داستانی که در ایلام داریم میخواندم و حاضران در جلسه نظراتشان را بیان میکردند. اغلب آنها اعتقاد داشتند فضاسازی که در این کتاب انجام شده، واقعی است و در ذهن مخاطب میماند.
امیدی که در این کتاب، علاوه بر روایت داستان شاهپری، تصویرهایی از زمان قبل از انقلاب، ساواک، اعتقادات مردم، روزهای انقلاب و ... را نیز ارائه میدهد و مخاطب را با فضای حاکم در آن دوره آشنا میکند، در این باره میگوید: ایلام از جمله شهرهایی است که فرهنگ و اعتقادات مردم آن قبل و بعد از انقلاب تفاوت زیادی ندارد و مذهب جزو لاینفک زندگی آنهاست. من با اشاره به دوره انقلاب و فضای حاکم بر ایلام در آن زمان میخواستم تصویر واقعیتری از ایلام ارائه دهم.
امیدی درباره ادامه داستان «شاهپری» بیان میکند: داستان «شاهپری» دقیقا جایی تمام میشود که قابلیت ادامه دادن دارد و من قصد دارم ادامه این داستان را در «شاهپری 2» بنویسم و تا به حال نیز چند صفحه از آن را نوشتهام و امیدوارم تا سال آینده نگارشاش به پایان برسد.
انتشارات هیلا، رمان «شاهپری» را با شمارگان 550نسخه و قیمت 32هزارتومان منتشر کرده است.
آنچه که خواندید بخشی بود از صحبتهای «شاهپری» شخصیت اصلی رمان «شاهپری» اثر زهرا امیدی که از سوی انتشارات هیلا منتشر شده است. داستان این رمان در زمان پیش از انقلاب میگذرد و دارای ۳ بخش اصلی است که بخش اول ۶ فصل، بخش دوم ۷ فصل و بخش سوم ۹ فصل دارد.
امیدی در این کتاب داستان زندگی زنی به نام «شاهپری» و «محمد» را بیان میکند که مسیر زندگیشان تحت تأثیر یک قاچاقچی اسلحه به نام عماد تغییر میکند. شاهپری در دوره کودکی یعنی زمانی که با پدرش داودخان و مادرش سیاهگیس در روستای زادگاهش، از توابع ایلام، زندگی میکرده به دلیل فرار داییاش درگیر ماجراهایی میشود که به ناچار از والدینش جدا میشود و به بغداد میرود. او پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای بسیار، در آغاز نوجوانی با رقصندهای عرب آشنا میشود و با وقایع جدیدی مواجه میشود.
«شاهپری» سومین رمانی است که به قلم زهرا امیدی نوشته و منتشر شده است. او این باره بهایبنا میگوید: پیش از این کتاب، دو رمان «قلبهای متروک» و «خارج از خط» از من از سوی یکی از ناشران شهرستان ایلام به نام «زاگرو» منتشر شده بود اما به دلیل توزیع محدود، به خوبی دیده نشدند. برهمین اساس تصمیم گرفتم رمان بعدی را به انتشارات ققنوس در تهران بدهم تا توزیع گستردهتری داشته باشد.
امیدی درباره رمان «شاهپری» توضیح میدهد: معمولا داستانهایی که مینویسم در شهر ایلام میگذرد، اما فضای این رمان در مقایسه با دو کار قبلیام بومیتر است و مکانی را در آن به تصویر کشیدهام که کودکیام در آنجا سپری شده و به خوبی با آن مکان و فرهنگش آشنایی دارم.
او با اشاره به اینکه از بومیشدن میتوان به جهانیشدن رسید، میگوید: موضوع اصلی داستان، درباره یک قاچاقچی اسلحه است که دایی «شاهپری»، شخصیت محوری رمان، است، دایی شاهپری به دلیل اینکه یکی از ماموران دولتی را کشته به همراه شاهپری که در آن زمان کودک است به بغداد فرار میکند و در آنجا درگیر ماجراهایی میشوند.
این نویسنده با بیان اینکه داستان این رمان از زبان راویهای مختلف روایت شده، میافزاید: این رمان سه بخش دارد که داستان بخش اول از زبان محمد، داستان بخش دوم از زبان شاهپری و داستان بخش سوم به دلیل اینکه مصادف میشود با بزرگ شدن محمد و شاهپری، از زبان هر دوی آنها روایت میشود.
او ادامه میدهد: این داستان را پیش از انتشار در جلسات انجمن داستانی که در ایلام داریم میخواندم و حاضران در جلسه نظراتشان را بیان میکردند. اغلب آنها اعتقاد داشتند فضاسازی که در این کتاب انجام شده، واقعی است و در ذهن مخاطب میماند.
امیدی که در این کتاب، علاوه بر روایت داستان شاهپری، تصویرهایی از زمان قبل از انقلاب، ساواک، اعتقادات مردم، روزهای انقلاب و ... را نیز ارائه میدهد و مخاطب را با فضای حاکم در آن دوره آشنا میکند، در این باره میگوید: ایلام از جمله شهرهایی است که فرهنگ و اعتقادات مردم آن قبل و بعد از انقلاب تفاوت زیادی ندارد و مذهب جزو لاینفک زندگی آنهاست. من با اشاره به دوره انقلاب و فضای حاکم بر ایلام در آن زمان میخواستم تصویر واقعیتری از ایلام ارائه دهم.
امیدی درباره ادامه داستان «شاهپری» بیان میکند: داستان «شاهپری» دقیقا جایی تمام میشود که قابلیت ادامه دادن دارد و من قصد دارم ادامه این داستان را در «شاهپری 2» بنویسم و تا به حال نیز چند صفحه از آن را نوشتهام و امیدوارم تا سال آینده نگارشاش به پایان برسد.
انتشارات هیلا، رمان «شاهپری» را با شمارگان 550نسخه و قیمت 32هزارتومان منتشر کرده است.